حرمت همسایه در آپارتمان نشینی
همانطور که میدانید با رشد روزافزون احداث آپارتمان در شهرها، انسان ها با عبور از کانال سنت به سمت مدرنيته با مشکلات فراوانی مواجه شده اند، مشکلاتی که از سويي مربوط به کوچک شدن خانه ها و از سوی ديگر فقدان فرهنگ زندگی جمعی است.
آپارتمان نشينی علي رغم محاسن بسياري که دارد، تضارب خواسته ها را افزايش داده و منجر به آزردگی خاطر انسان مي شود، انسانی که تفکر ‘ چهارديواری، اختياری ‘ را طی سال هاي متمادی در ذهن خود حک کرده است.
ناریران شما کاربران عزیز را به خواندن این بخش در خصوص حرمت همسایه در آپارتمان نشینی دعوت میکند :
اگر به دو دهه پيش بازگرديم خانه هاي ويلايي چند صد متري، حيات هاي بزرگ با پيچک هاي زيبا، ايوان پر سروصداي خانه در روزهاي گرم تابستان و هياهوي ميهماني هاي خانوادگي در اين خانه هاي وسيع را به ياد مي آوريم، خانه هايي که براي نسل امروز بيشتر به نام موزه و آثار تاريخي شناخته مي شود، خانه هايي که در آن کمتر بحث از فرهنگ و حقوق همسايگي بود و بيشتر اخلاق و عرف روابط را تحت کنترل داشت.
مشکلات زندگي آپارتماني از زماني آغاز مي شود که آپارتمان نشينان پيرو زندگي سنتي اي هستند که در آن يک چهارديواري به صورت کامل در اختيار آنان بوده، حقوق و وظايف همسايگي شکل ديگري دارد و شعاع آزادي انسان ها وسيع تر است.
انسان هايي که از بدو تولد در خانه هاي ويلايي عريض و طويل زندگي کرده اند و تجربه زندگي در آپارتمان نشيني را ندارند قطعا با ورود به فضايي که انبوهي از انسان ها با فرهنگ ها و آداب مختلف را در بر گرفته با مشکل مواجه خواهند شد.
اما کاهش مشکلات در گرو تعيين قوانين و حقوق شفاف و لازم الاجرا، بالا بردن آستانه تحمل و گذشت از برخي آزادي هاي شخصي در قبال دستيابي به حقوق جمعي است.
نوع مشکلات موجود در زندگي آپارتمان نشيني مبين آن است که ارتباط مناسب با همسايه و حقوق همسايه در قبال همسايه را مي توان در چارچوب مسايل اخلاقي محقق کرد.
رئيس هيئت مديره يکي از مجتمع هاي آپارتماني تهران ، با بيان اين که رشد جمعيت و به تبع آن کمبود زمين براي احداث مسکن موجب افزايش ساخت و ساز آپارتمان شده است، گفت: بايد توام با گسترش آپارتمان نشيني فرهنگ اين نوع سکونت نيز ارتقا يابد.
نظرات شهروندان در این زمینه :
حسين عبدوست در سخنانش گفت: در واقع هزاران شهروندي که بنا به هويت فرهنگي خود هيچ علاقه و نسبتي با آپارتمان نشيني ندارند بنا به برخي عوامل جبري همچون مهاجرت، کمبود زمين کافي در شهرها و عدم توانايي مالي در داشتن خانه ويلايي مجبور به پذيرش سکونت در مجتمع ها و آپارتمان ها شده اند و در اين فرايند به دليل اينکه اين شيوه سکونت براي آنان دروني و تبديل به يک فرهنگ رفتاري نشده، موجب بروز چالش هاي بسياري در زمينه همسايگي شده است.
بر اين اساس توسعه آپارتمان نشيني و زندگي در مجتمع هاي مسکوني توجه بيش از پيش به مسائل همسايگي را مي طلبد و ترويج اصول و آئين همسايگي نيز مستلزم انجام برنامه هاي فرهنگي هدفمند است.
وي اضافه کرد: بدون شک در حال حاضر پرسش هاي بي شماري در زمينه همسايگي وجود دارد که يافتن پاسخ هاي مناسب براي آنها بسيار ضروري است. اولين سوالي که همه بايد به آن پاسخ بدهيم اين است که همسايگي چيست؟ ما در يک مجتمع مسکوني زندگي مي کنيم و هر روز از کنار هم عبور مي کنيم. خيلي وقت ها هم شايد همديگر را نبينيم. اما آيا تا به حال به اين فکر کرده ايم که کنار هم بودن ما چه معنايي دارد؟
پرسش ديگر اين که آيا مي دانيم به چه کسي مي گويند همسايه؟
آيا همسايه، يک فرد يا خانواده اي است که در مجاورت ما زندگي مي کند؟
آيا تنها مجاورت به معناي همسايگي است؟
آيا اگر خانواده اي را نشناسيم، آداب و تکاليف همسايگي از ما ساقط مي شود و
وظيفه اي نداريم؟
پرسش ديگر اين که آيا مي دانيم با چه کساني همسايه هستيم؟
با واحدهاي کناري؟
واحدهاي روبه رو؟
واحدهاي طبقه خودمان؟
کل واحدهاي مجتمع؟
و… اما آنچه اهميت دارد، اين است که بدانيم چرا اين پرسش ها اهميت دارد؟
پاسخ به اين پرسش از چند جهت مهم است. اول اين که بدانيم حقوق و مسئوليت در زندگي با همسايه ها، تا چه اندازه مهم و گسترده است. دوم اينکه با حدود و دامنه زندگي با همسايه ها آشنا شويم و سوم اين که براساس شاخص ها و معيارهايي صحيح و کاربردي نسبت به رفع مشکلات همسايگي اقدام کنيم.
عبدوس خاطرنشان کرد: توجه همه جانبه به آن چه گفته شد مستلزم گنجاندن ترويج آئين همسايگي در سبد برنامه ريزي متوليان فرهنگي و امور شهروندي است اما متاسفانه به رغم گذشت بيش از نيم قرن از شکل گيري شيوه زندگي مجتمعي در برخي شهرهاي ايران، هنوز برنامه جامعي در زمينه آئين همسايگي طراحي نشده است.
اکبر کريمي به عنوان يک شهروند دیگر تهرانی گفت: همه ما در طول عمرمان در انواع جوامع کوچک و بزرگ اجتماعي زندگي مي کنيم. در خانواده و خويشاوندان، در جامعه کوچکي به نام مدرسه، در جامعه بزرگ تري به نام دانشگاه، در محل کار، در همسايگي، در محله و در شهر. ازهرکدام از آنها هم خاطراتي داريم که در مجموع حاصل عمرمان را تشکيل مي دهند.
يکي از اين جوامع کوچک، زندگي با همسايه هاست که با تلخي و شيريني هايي نيز همراه است و طي دوره هاي زماني مختلف ممکن است الگوها و شيوه هاي آن تفاوت کرده و تغيير کند. چنان که طي دهه هاي گذشته اين تغييرات در شهرها تحولات گسترده شکلي و ماهيتي نيز داشته است اما يک چيز را نبايد فراموش کرد و آن اين که با وجود همه اين تغييرات، همسايگي هم بخشي از خاطرات ارزشمند بسياري از خانواده هاي ايراني است.
وي افزود: وقت هايي پيش آمده يا پيش مي آيد که وقتي به هر دليلي ناچار مي شويم از منزلي که سال يا سال هايي در آن زندگي کرده ايم و با همسايه هاي آن دوست شده ايم، برويم و جا به جا شويم، بسيار به ما سخت گذشته است و تا مدت ها نتوانسته ايم از رنج آن دوري فارغ شويم و خاطرات آن را فراموش کنيم. محله اي که در آن جا زندگي کرده ايم، به مساجد و هيئت هاي آن رفته ايم، با همسايه هايش آشنا شده ايم و با آنها مثل برادران و خواهران و خانواده خودمان زندگي کرده ايم، با شادي آنها شاد شده ايم، با گريه آنها گريه کرده ايم، در گروه هاي دوستي و خانوادگي آنها شرکت کرده ايم، با هم به سفر و گردش رفته ايم و بالاخره اين که شايد بعد از خانواده مان بيشترين وقتمان را با آنها گذرانده ايم.
ممکن است در اين بين اشتباهاتي هم کرده باشيم. امروز که به گذشته خودمان نگاه مي کنيم از خودمان مي پرسيم که آيا نمي شد، زندگي ما با همسايه ها از اين بهتر باشد؟ نمي شد همان اختلافات جزئي را هم نداشتيم؟
مجتبي اسدي 73 ساله با اشاره به خاطرات خوش گذشته و ياد خانه هاي وسيع و تو در تو مي گويد: «آن روزها همه افراد يک خانواده در يک خانه کنار يکديگر زندگي مي کردند. اين زندگي جمعي داراي محاسن بسياري بود که از آن جمله مي توان به احترام به بزرگترهاي فاميل و خانواده و پيوند و تحکيم بنيان خانواده اشاره کرد، اما با پيشرفت تکنولوژي امروز انسان ها در آپارتمان ها زنداني شده اند و هر روز از يکديگر فاصله بيشتري مي گيرند.
چند روز پيش که در خانه يکي از همسايگان ميهماني بود تا ساعات پاياني شب من نتوانستم از صداي وحشتناک موسيقي و رفت و آمدهاي پياپي آنها استراحت کنم و وقتي هم که به آنها اعتراض کردم گفتند که چهارديواري است و اختياري! من نمي دانم پس اين فرهنگ آپارتمان نشيني که از آن تعريف مي کنند يعني چه؟ اگر دنياي امروز دنياي پيشرفت و تکنولوژي است بايد روابط بين انسان ها و فهم متقابل آنها هم رشد کند.
شهروند ديگري که کنار وي ايستاده و خود را رضا احمدي و بازنشسته آموزش و پرورش معرفي مي کند مي گويد: «آن زمان، وسعت خانه ها بسيار بيشتر بود و صدا کمتر از خانه اي به خانه ديگر مي رفت، در عين حال فرهنگ ساده و سنتي مردم آن قدر بالابود که احترام به همسايه را واجب مي دانستند و موجب آزار ديگران نمي شدند، اما امروز که بايد بيشتر رعايت حال همسايگان را بکنيم، حتي خانواده هايي هستند که همسايه ديوار به ديوار خود را نمي شناسند. اين در حالي است که به گفته امامان و معصومين (ع) تا 40 خانه آن طرف تر جزو همسايگان انسان به حساب مي آيند و از قديم هم گفته اند که «الجار ثم الدار» يعني اول همسايه مقدم است سپس خانه.
محمد احمديان، کارمند و ساکن يکي از مجتمع هاي آپارتماني شهرک گلستان، با اعتقاد به اين که فرهنگ آپارتمان نشيني بعد از دو دهه از زمان ازدياد مجتمع هاي مسکوني هنوز هم جاي خود را در ميان مردم باز نکرده است در مورد مشکلات زندگي جمعي مي گويد: «سمنان چند سالي است که ديگر بافت بومي و قديمي خود را از دست داده و با يک سيرصعودي بسيار سريع بافت عمودي پيدا کرده است. ديگر بايد حسرت دالان و هشتي و ايوان را بخوريم و به ندرت مي توان خانه اي را يافت که با حياط بزرگ داراي باغچه و حوضي باشد که افراد خانواده عصرها دور آن جمع شوند و چاي بخورند.
امروز حتي در يک قطعه زمين 40 متري هم يک آپارتمان چند طبقه مي سازند که چندين خانوار را در خود جاي مي دهد و از آن جا که هر خانواده اي خصوصيات اخلاقي خاص و فرهنگ ويژه خودش را دارد، به ناچار در يک مجتمع مسکوني شاهد اخلاق هاي مختلف هستيم که اگر خانواده ها راهي براي هماهنگ کردن آن با يکديگر نيابند، در آينده اي نه چندان دور برخورد اين خانواده ها حتمي است. در واقع زندگي آپارتمان نشيني مصداق چهارديواري اختياري نيست.
يکي از کارشناسان مسائل اجتماعي و استاد دانشگاه با اعتقاد به اين که آپارتمان نشيني عاملي براي افسردگي، فشارهاي عصبي و بسياري از ديگر مشکلات مردم است مي گويد: «هنگامي که سنت معماري ما که مردم به آن تعلق خاطر داشتند، به خاطر ازدياد جمعيت و افزايش مهاجرت به شهرهاي بزرگ به ويژه تهران، حذف شد و آپارتمان نشيني پديد آمد، باعث بروز بسياري از مشکلات شد، روستاها و شهرهاي ما هم داراي بافت هاي سنتي و هماهنگ با فرهنگ بومي ما بودند، اما در گذر زمان به دليل گسيختگي فرهنگي و همچنين ازدياد جمعيت دچار تضاد شده ايم.
وي مي افزايد: «در گذشته ميان معماري و طبيعت رابطه زيادي وجود داشت و انسان را در ارتباط با طبيعت نگه مي داشت. داشتن حوض و باغچه و بهارخواب نيز از خصوصيات معماري ما بود که باعث لطافت روح و طراوت جسم افراد مي شد، اما در آپارتمان هاي جديد با بافت جديد ديگر نشاني از معماري گذشته نمي بينيم، بلکه فضايي سرد و بسته وجود دارد که با مساحتي بسيار کم و فقط با دو پنجره کوچک با بيرون ارتباط برقرار مي کند و اين مسئله موجب دلمردگي، خستگي و ناراحتي هاي عصبي ساکنين مي شود.
وي مسئله کودکان را يکي از مهم ترين مشکلات زندگي عمومي ذکر کرده و مي افزايد: «يکي از مسائل زجرآور براي ساکنين مجتمع هاي آپارتماني سروصداي کودکان و شيطنت آنها است. در اين مورد به عقيده من نبايد تمام تقصيرها را به گردن کودک بيندازيم. کودکان در حقيقت مخزني از انرژي هستند که بايد به صورت صحيح اين انرژي تخليه شود.»
وي تصريح مي کند: «البته با تمام موارد ذکر شده تذکر اين مطلب هم واجب است که براي زندگي در مجتمع هاي آپارتماني بايد فرهنگ آپارتمان نشيني را آموخت و به کاربرد و در اين بين والدين بايد با آموزش صحيح به کودکان خود اين فرهنگ را بياموزند.
جعفر رهايي مي گويد: يکي از مسائلي که در دين اسلام به آن سفارش بسيار شده است مسئله همسايه و به اصطلاح همسايه داري است و حال که ما به ناچار وارد زندگي آپارتماني شده ايم بايد حساسيت بيشتري نشان دهيم و شيوه هاي همسايه داري در آپارتمان ها را هم بياموزيم.
در احاديث بسياري که در اين مورد از قول ائمه اطهار (ع) نقل شده است مي توان به اهميت اين موضوع پي برد و همچنين از اين طريق مي توان به بهترين قواعد و قوانين يک زندگي اجتماعي دست يافت. در کتاب نهج الفصاحه از حضرت رسول اکرم (ص) نقل شده است که ايشان فرمودند: دو کس را خداوند روز قيامت با نظر رحمت نمي نگرد، آن که با خويش خود قطع رابطه کند و آن که با همسايه اش با بدي رفتار کند.
همچنين مي فرمايند: اگر مي خواهيد که خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند پس با همسايگان خود به نيکي رفتار کنيد. حرمت همسايه بر همسايه چون حرمت خون اوست و يا هر کس که همسايه اش از شر او در امان نيست، مومن نيست. بنابراين با توجه به اين روايات مي توان به اهميت همسايه در اجتماع پي برد. در حقيقت اگر ما اين عزت و احترام را براي همسايه خود قائل شويم و او نيز همين موارد را براي ما به عنوان همسايه اش، به طور متقابل مراعات کند، مي توان به يک زندگي کاملا مسالمت آميز دست يافت.
مريم مرادي، در پاسخ به سوال ما که آيا فرهنگ آپارتمان نشيني در جامعه ما جاافتاده و آيا قوانين آپارتمان نشيني رعايت مي شود؟” جواب مي دهد: متاسفانه علي رغم گسترش آپارتمان نشيني در اکثر شهرهاي کشور فرهنگ آپارتمان نشيني در ايران آن چنان که بايد و شايد جانيفتاده و هنوز مردم حق همسايگان خود را به درستي ادا نمي کنند. نمونه اي از نبود فرهنگ آپارتمان نشيني را مي توان در بي توجهي برخي سکنه آپارتمان ها نسبت به نظافت و پاکيزگي محيط خواند که در هر آپارتمان افرادي هستند که با بي توجهي خود نسبت به نظافت مجتمع، علاوه بر آلودگي محيط پيرامون خود، باعث ناراحتي و عصبانيت ديگر سکنه آپارتمان مي شوند.
وي مي افزايد: با توجه به گرد و غبار بودن هوا در برخي روزها، حياط آپارتمان نيازمند شستشوي بيشتر است ولي اين که چه کسي اين کار را انجام دهد و يا اين که هزينه آب براي هر بار شستشو برعهده چه کسي است، معمولا عامل اختلاف بين همسايه ها مي شود.
پيشنهاد وي براي رفع مشکل مذکور اين است که اگر ساختمان ها طوري طراحي شوند که تاسيسات مربوط به آب و برق با کنتور جداگانه نصب باشد و يا اين که نظافت آپارتمان ها به صورت نوبتي انجام شود در پاکيزگي ساختمان و رفع دلخوري همسايه ها از يکديگر به خاطر مسائل مالي موثر است.
رضايي دانشجوي رشته مکانيک و از کساني که زندگي آپارتمان نشيني را تجربه کرده بر اين باور است: مدير ساختمان نقش مهمي در برطرف کردن بخش اعظم مشکلات آپارتمان ها دارد ولي مديري که معتمد، صالح و باتدبر باشد و با برپايي جلسات مستمر جهت کنترل بيشتر فعاليت اعضا و نظم بخشيدن به کارها تلاش کند تا اکثر ساکنان مجتمع براي او و نظراتش احترام خاص قائل باشند.
اين جوان به سوال ما درخصوص “راهکار پيشنهادي براي برخورد با برخي همسايگان متخلف موجود در آپارتمان ها ” جواب مي دهد: يکي از راه هاي موثر براي وادار کردن افراد به رعايت حقوق همسايگان برخورد قانوني با فرد متخلف مي باشد که ابتدا با تذکر و امر به معروف و در مراحل بالاتر با اطلاع دادن به پليس مي توان به مشکل پايان داد.
محمد ميري مدير يکي از آپارتمان هاي مسکوني هم مي گويد: ويژگي خاص مجتمع هاي آپارتماني طراحي و ساخت واحدهاي نزديک به هم مي باشد و به اين علت بايد بيشتر مراعات حال همسايگان را کرد. در اين راستا قوانين مدوني از سوي مراجع ذي ربط تدوين شده اما رعايت آن مقررات از سوي ساکنان جدي گرفته نمي شود.
وي که مدت چهار سال مديريت اين آپارتمان را برعهده دارد، به سوال ما که “عمده ترين مشکل اهالي آپارتمان ها چيست؟” پاسخ مي دهد: مشکل عمده خانواده ها در منافع مشترک آپارتمان مي باشد چرا که قسمت هاي مشترک براي يک يا چند واحد، ولي قسمت اختصاصي محدوده واحد آپارتماني يک نفر است و بايد فرهنگ و قوانين آپارتمان نشيني را در جامعه نهادينه کرد زيرا يکي از عوامل افت اين فرهنگ عدم آشنايي وعمل مردم به قوانين مي باشد.
مجيد عباسي، نبود قوانين دقيق و لازم الاجرا و نيز ضعف در فرهنگ آپارتمان نشيني را از دلايل بروز مشکل در زندگي آپارتماني دانست و افزود: بايد با اطلاع رساني، ساکنين آپارتمان ها را با حقوق قانوني و عرفي آنها آشنا کرد.
وي خاطرنشان کرد: در زمان حاضر فرهنگ آپارتمان نشيني نسبت به گذشته ارتقا يافته است و آپارتمان نشينان روابط اجتماعي و همسايگي بهتري دارند.
اين شهروند با تاکيد بر لزوم تدوين ‘ پيوست فرهنگي’ ، براي آپارتمان ها ابراز کرد: با توجه به اين که ساختمان هاي آپارتماني به خصوص مسکن مهر روز به روز در حال گسترش است بايد با برنامه ريزي دقيق و هدفمند نيازهاي فرهنگي جامعه را در اين نقاط پرتراکم مرتفع کرد.
سعيده عرب نيز گفت: آپارتمان نشيني نتيجه رشد جمعيت در نتيجه توسعه شهرنشيني است و به دليل گران شدن قيمت زمين و براي جلوگيري از توسعه سطحي شهرها به اجبار براي پاسخگويي به نياز جامعه توسعه ارتفاعي مدنظر قرار گرفته و براي اين که حقوق مدني و روابط اجتماعي ساکنان اين ساختمان ها رعايت شود لازم است که قوانين و مقررات زندگي در چنين مکان هايي نيز مورد توجه قرار گيرد.
اين که چرا رعايت قوانين و مقررات آپارتمان نشيني از سوي برخي ساکنان آن چنان که بايد رعايت نمي شود، مي تواند دلايل متفاوتي داشته باشد، اما شايد مهم ترين دليلش اين باشد که ساکنان يک آپارتمان آموزش هاي لازم درخصوص قوانين و مقررات آپارتماني را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظايف خود و حقوق همسايگان را نمي دانند و از سوي ديگر، الزامات اجرايي قوانين آپارتمان نشيني هم چندان جدي نيست و در واقع تاکنون در کمتر مواردي شهروندي به دليل عدم رعايت فرهنگ آپارتمان نشيني بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.
هرچند اعضاي هيات مديره مجتمع هاي مسکوني مي توانند براي آگاه سازي ساکنان آپارتمان ها از قوانين سکونت جمعي با برگزاري نشست هاي مشترک ماهانه ميان اهالي ساختمان، همسايگان را براي رعايت هرچه بيشتر قوانين آپارتمان نشيني و حقوق ساير همسايگان توجيه کنند، اما اين موجب نمي شود نقش ساير دستگاه هاي خدماتي و اجتماعي شهر در اين ميان ناديده گرفته شود.
وي افزود: ساکنان مجتمع هاي آپارتماني موظفند براي احترام به اصل حسن همجواري، برخي بايدها و نبايدها را رعايت کنند. هر چند اين موارد در قانون پيش بيني نشده است، ولي رعايت آنها توسط ساکنان يک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها ميان همسايگان جلوگيري خواهد کرد.
ايجاد سر و صداي غيرمتعارف از ساعت يک تا 4 بعدازظهر و 9 شب تا 9 صبح روز بعد ممنوع است. صداي راديو، تلويزيون و ديگر وسايل پخش موسيقي نيز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنيدن باشد.
هرکاري به خصوص کارهاي ساختماني که ايجاد صداي ناهنجار مي کند بايد با هماهنگي مديريت ساختمان فقط ساعت 8/30 تا 13/30 و همچنين 15/30 تا18/30 روزهاي غير تعطيل انجام پذيرد.
پارکت هاي چوبي و کفپوش هاي پلاستيکي را فقط مي توان پوليش کرد و نبايد آنها را با سنگ يا سراميک و ديگر پوشش هايي که صدا را تشديد مي کنند، تعويض کرد.
در مواردي که کف آپارتمان سنگ، سراميک يا چوب باشد و راه رفتن و کشيدن اجسام روي آنها در طبقه پايين صداهاي ناهنجار ايجاد کند، توصيه مي شود حداقل 75 درصد با قالي يا موکت پوشانده شود.
کف سايي سنگ قسمت هاي اختصاصي بايد با اجازه کتبي مالک و مديريت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سايي بايد بسرعت جمع شود و در محل مناسبي در خارج از ساختمان دفع گردد. مديران ساختمان بايد توجه کنند ريختن مواد اسيدي حاصل از کف سايي به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگي و فرسايش لوله هاي فاضلاب مي شود همچنين نفوذ اين مواد به سطح زيرين سنگ باعث خوردگي لوله هاي مستقر در کف و ترکيدگي به خصوص در محل اتصالات مي شود. بنابراين توصيه مي شود هنگام کف سايي و پس از اتمام آن، سقف طبقه پايين بازرسي شود.
ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده بر اثر گرفتگي لوله هاي فاضلاب، سررفتن آب وان يا سينک هستند.
هرگونه تغيير در نما، در يا بالکن هاي اختصاصي ممنوع است مگر با توافق اکثريت مالکان.
تعميرات و تغييرات داخلي و خارجي که موجب صدمه به اسکلت ساختمان مي شود به هيچ وجه مجاز نيست.
ساير تعميرات و تغييرات داخلي آپارتمان ها و بخش هاي اختصاصي مانند انبار بايد با اجازه کتبي مالک و تاييد مديريت ساختمان در حد معقول انجام شود.