همه چیز درباره ” خانه “

همه چیز درباره      ” خانه “

ناریران3

درباره خانه چه میدانیم ؟

همه چیز درباره خانه در ناریران به منظور آشنایی بیشتر شما کاربران عزیز درباره خانه فراهم شده و میکوشیم با جمع آوری اطلاعات مفید و جامع در خصوص کلمه خانه همواره این بخش را به روز رسانی کرده و بانک اطلاعات ناریران را تکمیل نمائیم :

سکونت، مسکن، خانه :

پیشگفتار:

خانه ، مکانی است که می توانیم آنچه را از بیرون خریداری می کنیم درآن به نمایش بگذاریم .در جریان خرید، ما تبدیل به شخصی می شویم که از میان آن همه تنوع ، «چیزی خاص» را برگزیده است . ما به انسانی بدل می شویم که امکان «گزینش» خودرا آشکارا می بیند. ما ، موجودی هستیم که قادر به گزینش می باشیم و اشیاء تجلی این گزینش می شوند و معنای خودرا به واسطه ی قرار گرفتن در جهان ما بدست می آورند
درخانه ، اشیایی را می بینیم که به نمایش گذاشته شده اند ، اما نمایش گذاشتن نه به معنای آنکه اشیاء را موزه وار بچینیم و به دیدن آن ها بسنده کنیم . بلکه آنها را برمی گزینیم تا زندگی «با آنها» را درخانه پی بگیریم . تا «در میان آنها» زندگی روزمره را دنبال کنیم . درخانه ، کاربردی ترین رابطه ی ممکن با اشیا برقرار می شود . ما همواره به نسبت استفاده ای که از آنها می توانیم بکنیم ، به آنها می نگریم
فرش را بر روی زمین پهن می کنیم تا بتوانیم بر روی زمین پای برهنه راه برویم . بتوانیم بر روی زمین بخوابیم . فرش ، می گذارد که سفره ای بر روی زمین پهن شده و غذا درمعیت دیگران صرف شود . فرش با همه ی این کاربری هایش بر ما رخ می نماید. اما همزمان رابطه ای پنهان بین ما و زمین برقرار می کند . رابطه ای که فضای وجودی ما را تجسم بخشیده و آن را بر روی زمین مستقر می کند . فضای وجودی ما در خانه ، سطحی افقی به نام کف می یابد که چیزی به نام فرش آن را می پوشاند
این فضا سطحی دیگر به نام دیوار هم دارد . درخانه ، تابلویی ، گلدانی ، ظرفی و … خودرا بر روی این وجه از فضا قرار می دهد . گاهی دیوار فرو می رود و این اشیا را در بر می گیرد . آیا این اشیا هم با وجه کاربردیشان بر ما آشکار می شوند ؟ ما گلدان را برای زیباییش در طاقچه می گذاریم، اما حین نگاه کردن به آن ماهیتش را درمجموعه ی اتم هایش نمی دانیم، بلکه در خاصیت زیباییش آن را می بینیم ظرفی که یادگاری است، عکسی که جای تهی یک منظره را پر می کند و… این اشیا بر روی دیوار ، روبروی خط افق دید ما جای می گیرند و ما را در پیوند بین زمین و آسمان می گذارند. دیواره ای که از زمین بر می خیزد و به سمت بالا می رود و درمرکز سقف ، چراغی آویزان می شود که از مرکز بر ما نور می بخشد . این شیء هر روزه با کارکردی که دارد بر ما آشکار می شود . جایگاه پخش روشنایی . ما به نور محتاجیم و این احتیاج را چراغی رفع می کند . اما این روشنایی از بالا گسترده می شود . ا زسقف که بر بالای سرمان قرار دارد پس این اشیا ما در نسبت با سه وجه بنیادی فضا ، یعنی ، کف، دیواره و سقف قرار دادند.
اما امروزه روزمرگی ما در کنار شی ایست که بی توجه به این نسبت ها ، فضایی مجازی خلق می کند : تلویزیون دیوار و سقف و کف ، عناصر فضایی هویت دهنده به انسان می باشند . به« فضای وجودی» تعین می بخشند و آن را تجسمی معمارانه می بخشند . اما تلویزیون از وجه سلبی هویت اقدام می کند. مهم نیست که ما کجا هستیم . دو چشم و یک صفحه برای بودن کفایت می کند . پس به تدریج همه ی آن اشیاء از اعتبار فاقد می شوند . چون ما در دنیایی مجازی ، در میان چیز ها نخواهیم بود بلکه چیزها روبروی ما قرار خواهند گرفت پس« نا کجا »شکل می گیرد . نا کجایی که ما را به هر «کجا »که خواست می برد و در فضایی تهی تنها می گذارد .
ما به خانه ” نمی رویم” ، بلکه به خانه ” باز می گردیم ” . رفتن دردل خود دوباره رفتن را در پی ندارد . رفتن یا ناظر بر جایی است که از آن جدا می شویم یا جایی که به سویش روانه می شویم و یا ناظر بر مسیری است که در حال پیمودنش هستیم . اما نشانی از تکرار در آن نیست .
رفتن نشان از روانه شدن به سوی جایی آشنا را ندارد . رفتن به هر جایی ممکن است صورت بگیرد . رفتن به مدرسه، بانک ، مغازه ، بیمارستان ، هتل ، پارک و…. اما به محض ورود به چنین جاهایی می دانیم که ممکن است دیگر بدانجا باز نگردیم ،یا آنکه مدت زمان محدودی را در آنجا سپری خواهیم کرد .
مدرسه به هر حال زمانی تمام خواهد شد و من هیچ وقت بدانجا باز نخواهم برگشت و این حقیقت از روز نخستین رفتنم به مدرسه بر من رخ می نماید .
اما خانه مکانی است از جنسی دیگر . از جنس بازگشت . زیرا هر روز و هر لحظه که از خانه خارج می شویم مکان خموشانه می گوید که دوباره باز خواهیم گشت . بنابر این آدمی گام هایش را با نیرویی متفاوت به سمت خانه بر می دارد نسبت به زمانی که به سوی مدرسه پیش می رود .
مقدمه:
خانه شاید یکی از ابتدایی‌ترین و اصلی‌ترین گونه‌های معماری باشد. شاید بتوان پذیرفت معماری با «خانه» و سرپناه آغاز شده است. جستجو برای یافتن و سپس تلاش برای شکل دادن و ساختن سرپناه، از بسیاری از فرم‌های دیگر معماری قدیمی‌تر و حیاتی‌تر است. پیش از آن که معماری نیایش‌گاهی یا معماری آرام‌گاهی به وجود آید؛ یا پیش از آن که انسان‌ها مکان‌هایی را برای داد و ستد کالاهایشان طراحی کنند و فضاهای دیگری را به امور آموزشی اختصاص دهند و سپس به طراحی فضاهای شهری و عمومی بپردازند، «خانه» بوده است.
الگوی اصلی و بنیادین کلیه فضاها در طراحی، همان خانه است. موزه، خانه‌ی اشیا است، بیمارستان خانه‌ی بیماران، مسجد خانه‌ی خدا، مدرسه خانه‌ی بچه‌ها و شهر خانه‌ی مردم است. به همین ترتیب خانه‌های بی‌شماری وجود دارند. و اما خانه‌ی واقعی، خانه‌ای است که تک‌فضایی باشد. خانه‌های اولیه تک فضایی بوده‌اند. به همین دلیل برخی از معماران، ایاصوفیه را برجسته‌ترین اثر معماری جهان می‌دانند.
جای شگفتی فراوان است که بسیاری معتقدند شرایط جهان امروز و کوچک و متراکم شدن اقامت‌گاه و رواج آپارتمان‌نشینی موجب به خطر افتادن مفهوم خانه و حتی از بین رفتن آن شده است. در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. چه بسا احساس هویت و آرامشی که یک آپارتمان‌نشین در آپارتمان خویش بدان دست می‌یابد، برای فردی که در خانه‌ای مجلل و با اتاق‌های تو در تو زندگی می‌کند، آرزویی دست‌نیافتنی باشد. در واقع تغییر ساختار فیزیکی اقامت‌گاه‌ها با توجه به شرایط زمانه، نمی‌تواند خللی بر مفهوم خانه وارد کند؛ چرا که سکونت و داشتن خانه، نیاز ذاتی، روانی و همیشگی بشر است. بی‌خانمانی ما انسان‌های معاصر، ریشه در همین ناتوانی ما در خانه کردن دارد. ما در خانه‌هایمان اتراق می‌کنیم، شب را سحر می‌کنیم، تا دوباره در جاده‌ی بی‌انتهای روزمان طی مسیر کنیم. ما مقیم خانه‌مان نیستیم. ما توان اقامت را از دست داده‌ایم. خانه‌های ما به واقع کاشانه‌هایی بی‌رمق‌اند ، کالبدهایی مسطح و بی‌عمق.
اما هر خانه‌ای برای ما خانه نیست. به جرأت می‌گویم که کالبد معماری خانه، تنها بخش کوچکی از یک خانه است که امکان خانه شدن اثر معمار را فراهم می‌کند. بخش زیادی از خانه را خاطرات و آن چیزی که حال و هوای خانه می‌نامیم، برای ما می‌سازد ( لحظه‌ای به خانه مادربزرگ – پدربزرگ خود یا خانه‌ای که از آن دور هستید، فکر کنید. شاید با همه زشتی‌هایش، فقط برای شما زیبا باشد) به نظر من، معماری خانه را ساکنان آن انجام می‌دهند ( با توجه به این که همه ما معمار دنیا آمده‌ایم و بعد فراموش کردیم) و بخش عمده این معماری، معماری داخلی است.

تعریف سکونت:

معانی واژه سکونت
واژه سکونت به معنای اقامت کردن و سکنی گزیدن بوده و در ادبیات ما معانی آرامش و تسکین رانیز دربردارد.
معنای این واژه در لغتنامه دهخدا چنین است:
سکونت: اقامت و آرامش، سکون
سکونت مفهومی گسترده‌تر از مسکن داشته و مجموعه‌ای از فعالیتهای فردی – جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی – اقتصادی را از سوی دیگر دربر می‌گیرد.
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است.

در بعد کمی؛ نیاز به مسکن، شناخت پدیده‌ها و اموری را شامل می‌شود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح می‌کند، در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.

در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بی‌مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.
احتیاج به مسکن و اتخاذ راهکارهای مناسب برای تولید متناسب با نیاز آن؛ یکی از مسائل و مشکلات عمده در شهرهای بزرگ است. نیاز به مسکن در تاریخ، همیشه دغدغه جوامع بوده و به فراخور امکانات و شرایط تاریخی، اقلیمی و تکنولوژیکی، روش‌های بدیع و متنوع تولید سرپناه، به خلق الگوهای مختلف سکونت منجر شده است. هرچند به نظر می‌رسد مسئله سکونت به موضوع تکراری و رنگ باخته محافل معماری بدل شده ولی از آنجا که مسکن یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب اجتماع به معماری تحمیل می‌شود؛ معماری مدرن با محور قرار دادن موضوع مسکن و سکونت، اهداف خود را سازماندهی کرده و زیربنای خود را شکل داده، به گونه‌ای که این مسئله همواره باعث تحسین معماری مدرن شده است.
در شرایطی که زندگی بشر هر روز بیشتر و بیشتر در مادی‌گرایی فرو می‌رود، «سکونت» نیز از مفهوم کیفی خود دور می‌شود. زمانی در هویت‌یابی و تعلقات مکانی ساکنین، مفهوم سکونت و انواع سکونت‌گاه‌ها، عامل قابل توجهی بود ولی کم‌کم اهمیت کیفی و غیر مادی خود را از دست داد. به قولی سکونت چیزی جز داشتن سقفی بالای سر و چند متر زمینی زیر پا نیست. این تعریف نشان‌دهنده دور شدن از کیفیت و مطلوبیت فضاهای سکونتی و توجه صرف بر بعد مادی سکونت است. برای دانستن تعریف مسکن ابتدا لازم است که معنی واژه سکونت را بدانیم.

اولین مفهومی که بعد از شنیدن کلمه سکونت در ذهن انسان نقش می‌گیرد، ساکن شدن و اتراق کردن در یک مکان است.

«کریستین نوربرگ شولتز» روش‌های سکونت را به چهار شیوه تقسیم می‌کند:
۱- سکونت به صورت طبیعی

۲- سکونت مجتمع

۳- سکونت عمومی

۴- سکونت خصوصی.
سکونت طبیعی اولین بار در آبادی شکل گرفت. آبادی؛ محلی است که محیط طبیعی مفروضی را در برگیرد. در نتیجه؛ آبادی، صحنه رخداد سکونت طبیعی است.

کتاب مفهوم سکونت کریستیان نوربری-شولتز
با توجه به تمایل انسان برای زندگی اجتماعی، سکونت‌گاه‌های جمعی شکل گرفتند. فضاهای شهری، صحنه ملاقات و دیدار است، جایی است که انسان‌ها در آن مصنوعات، اندیشه‌ها و احساسات خود را با یکدیگر مبادله می‌کنند. بدین صورت؛ سکونت مجتمع شکل گرفت. پس از شکل‌گیری سکونت‌گاه‌های مجتمع، چارچوب‌های توافق بین انسان‌ها به وجود آمدند.
توافق؛ بیان‌کننده ارزش‌ها و منافع مشترک است و امکان عضویت در گروه‌های اجتماعی را ایجاد می‌کند. از ملزومات توافقات اجتماعی، وجود فضاهای دیدار و مشترک بین اعضای اجتماع است. این فضاها، مکان‌های عمومی هستند که ارزش‌های مشترک در آنها نگهداری می‌شوند.
سکونت عمومی، پس از توافق اجتماعی و ایجاد مکان‌های عمومی معنی پیدا می‌کند. جنبه دیگر سکونت، خلوت فرد است که یکی از ابزارهای شکل‌گیری و پرورش هویت فرد است. این شیوه سکونت را می‌توان با توجه به فعالیت‌هایی که باید از دخالت دیگران دور نگه داشته شوند، سکونت خصوصی نامید. به طور کلی؛ آبادی، فضاهای شهری، فضاها و نهادهای عمومی و خانه همراه یکدیگر، محیط کل یا محل سکونت (جایی که در آن سکونت به صورت طبیعی، مجتمع، عمومی و خصوصی شکل می‌گیرد) را به وجود می‌آورند. سکونت؛ بیانگر برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است.

تعريف مسكن :
مسكن اسم مكان است بر وزن مَفعَل به معناي محل آرامش و سكونت كه از ماده سَكَن به معني آرامش ميآيد و در اصطلاح به مكاني ميگويند كه انسان در آن زندگي ميكند.

در تعريف مركز آمار ايران « واحد مسكوني ، مكان ، فضا و يا محوطه‌اي است كه يك يا چند خانوار در آن سكونت داشته و به يك يا چند ورودي (شارع عام يا شارع خاص) راه داشته باشد» (مركز آمار ايران ، 1375).

مسكن شهري از نظر نوع ، تراكم مسكوني و نيز تعداد طبقات و خانوار ساكن به چند دسته طبقه‌بندي ميشود ، اما از نظر جمعيتي به سه دسته تك خانواري ، چند خانواري و مجتمع مسكوني قابل تقسيم است (كتاب سبز، جلد چهارم).

در دومين اجلاس اسكان بشر در سال (1996) كه در استانبول برگزار شد مسكن مناسب چنين تعريف شده است: «سرپناه مناسب تنها به معنای وجود يك سقف بالای سر هر شخص نيست، سرپناه مناسب يعنی آسايش مناسب، فضاي مناسب، دسترسی فيزيكی و امنيت مناسب، امنيت مالكيت، پايداري و دوام سازهای. روشنايی، تهويه، سيستم گرمايی مناسب، زيرساختهای اوليه از قبيل آبرسانی مناسب، بهداشت و آموزش، دفع زباله، كيفيت مناسب زيست محيطی عوامل بهداشتی مناسب، مكان مناسب و قابل دسترس از نظر كار و تسهيلات اوليه كه همه اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تأمين شود.» (دلال پور، 1379)
انواع مسکن :
مسكن مستقل ويلايي (Detached) به آن نوع از خانه‌ها اطلاق ميشود كه مستقل و جدا از هم و داراي حياط و فضاي باز خصوصي مي باشند. اين خانه‌ها ، كه محل سكونت يك يا دو خانوار مي‌باشند، بعضاً در محله هاي قديمي ديده مي شوند و داراي تعداد زيادي اتاق هستند. به خانه‌هاي مستقل نسبتاً بزرگ در بخشهاي جديد شهري اصطلاحاً مسكن ويلايي گفته ميشود و محله‌هايي كه اين نوع خانه‌ها در آنها احداث شده است ، جزء منطقه تراكم بسيار كم به شمار ميروند.
خانه هاي نيمه مستقل (Semi-Detached) كه به طور رديفي در امتداد معابر شهري ساخته شده‌اند، بخشهاي مياني شهرهاي ايران را تشكيل ميدهند. اقتصاد زمين و ساختمان و تأمين مسكن براي خانوارهاي جوان ، سبب احداث يك يا چند اشكوب جديد روي طبقه اصلي ميشود.

خانه هاي آپارتماني « Apartment Flats » ، بخش عمده‌اي از مسكن شهري را در شهرهاي بزرگ و متوسط تشكيل ميدهند. خانه‌هاي آپارتماني با توجه به اينكه در نواحي كم درآمد و يا پر درآمد احداث شوند، از نظر اندازه و نوع و ميزان تنوع متفاوت خواهند بود. بخشهاي مسكوني آپارتماني، خاص نواحي پرتراكم شهري است. اين نواحي خصوصيات اجتماعي و فرهنگي ويژه‌اي دارند كه ميتوان از آن با عنوان « شيوه زندگي شهري » ياد كرد.

مجتمع‌هاي مسكوني (Clusters) با تجمع تعدادي آپارتمان در يك بلوك شهري، كه به شكل يكپارچه طراحي و تركيب شده باشند، پديد مي آيد. بسياري از مجتمع‌هاي مسكوني داراي فضاي عمومي مشتركي هستند كه مورد استقاده همگاني ساكنان مجتمع قرار مي‌گيرد و ديگران حق استفاده و حتي ورود به آن را ندارند.
يك مجتمع مسكوني ممكن است از خانه‌هاي ويلايي مستقل و يا آپارتمانهاي چند طبقه شكل گيرد. اندازه مجتمع‌هاي مسكوني نيز متنوع است و برخي از آنها ، مانند مجتمع اكباتان در تهران، به اندازه يك شهر متوسط جمعيت دارند.
برج (Sky Scraper) اصطلاحاً به آپارتمانهاي بلندمرتبه بيش از ده اشكوب گفته ميشود. آپارتمانهاي بلندمرتبه معمولاً براي اسكان اقشار كم درآمد و متوسط درآمد شهري، مانند كارگران و كارمندان ، احداث ميشوند ، اما در كلان شهري مانند تهران ، الگوي ديگري از برج سازي شكل گرفته است. يعني در نواحي مرفه‌نشين، كه قدرت اقتصادي ساكنان آن و قيمت زمين بسيار زياد است، آپارتمانهاي بلندمرتبه بسيار مدرن براي استفاده طبقات پر درآمد شهري احداث ميگردد. برجهاي «اسكان» ، « آ. اس. پ » و « ونك پارك» در تهران از جمله : اين نمونه‌ها مي باشند.

تعریف خانه :

معانی لغوی خانه :
خانه در فرهنگ دهخدا
خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ
خانه . [ ن َ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 60 هزارگزی باختر مهاباد …
خانه . [ ن ِ ] (اِخ ) قریه ای است در هفت هزارگزی غرب حکومت درجه ٔ 4 کرخ از اعمال هرات واقع در خط
خانه . [ ن ِ ] (اِخ ) محلی است به فاصله ٔ 9 هزارگزی جنوب علاقه ٔ شیرزاد از اعمال حکومت درجه اول خوگیانی …
خانه . [ ن ِ ] (اِخ ) موضعی است در سر حد ایران و عراق ، بر سر راه قدیمی که عراق و سوریه را به ایران مربوط میسازد. (از جغرافیای غرب ایران ص
خانه در فرهنگ فارسی معین
خانه . (نِ) [ په . ] (اِ.) 1 – اتاق . 2 – سرای ، دار. ؛~ بخت رفتن کنایه از: شوهر کردن .
خانه در فرهنگ لغت عمید
خانه . (اسم) [پهلوی: xānak] [xāne] ۱. بنایی که انسان، به‌ویژه خانواده در آن زندگی می‌کند؛ منزل.۲. جایی که جانوران در آن زندگی …

فرهنگ واژگان مترادف و متضاد خانه

۱. سرا، منزل، مسکن، دار، بیت

۲. آپارتمان، کاشانه

۳. اتاق، وثاق، حجره

۴. چاردیواری، سرپناه

۵. اقامتگاه، ساختمانمسکونی، ماوا

۶. کلبه، سراچه

۷. آلونک، کوخ

۸. دولتسرا، قصر، ک …

خانه در دیکشنری فارسی به انگلیسی
abode, home, domicile, dwelling, habitation, house, housing, lodging, menage, ménage, pigeonhole, place, residence, rooms, tenement

خانه در دیکشنری فارسی به عربی
بيت , غرفة , کوخ , مسکن , مقبس , منتجع , منزل

خانه کهن ترین ، مهم ترین و حیاتی ترین فضای زیست انسان بوده است وشاید بتوان بیان کرد که تنها فضایی است که از برخی جنبه ها برای انسان و جوامع انسانی بلکه برای سایر جانوران نیز نقشی حیاتی و ضروری داشته است وجود اشتراک لفظی و معنایی بین واژه های لانه ، خانه و کاشانه و آشیانه در زبان فارسی را نمی توان فکر نشده دانست انسان از دوران کهن می دانسته که برخی از جانوران مانند زنبور عسل و موریانه لانه هایی بسیار دقیق و پیچیده و طراحی شده می سازد و بسیاری از پرندگان با چه دقتی لانه و آشیانه خود را برفراز درختان می ساخته اند . به ویژه در گذشته که سکونت گاه ها و محیط های زیست انسانی در درون یا پیوسته به بسترهای طبیعی بوده و به همین دلیل احترام به آشیانه برخی جانوران چنان بوده که ویران کردن آن را جایز نمی دانستند.
اگر قبول کنیم که کار معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است. پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است « شکل» و « زندگی » به عبارت دیگر معماری درصد ساختن ظرف برای مظروف است ظرفی به نام بنا برای مظروفی به نام زندگی انسان است .
پیداست که توجه بیش از حد به هر یک از دو عامل شکل و زندگی و وانها دن دیگری و یا تلقی نادرست از آنها به معماری نامطلوب و ناموفق منجر می شود معماری نامطلوب معماری است که انسان ها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمی کنند بررسی معماری اخیر و محصولات آن به ما می گوید که توجه بیش از حد به ظرف و غفلت از مظروف باعث ایجاد فضاهای فاقد روح منجر می شود گویا معماری امروز از این نکته غافل شده است که علت وجودی ظرف جای دادن مظروف به بهترین نحو است .
برای ساختن ظرف خوب باید مظروف آن را به درستی شناخت معماری خوب مستلزم شناخت خصوصیات مظروف آن یعنی معیارهای زندگی بهینه است پیدا است که مقصود از زندگی کل آن است نه برخی از وجوه آن پس شرط لازم برای معماری خوب برای رسیدن به مکان هایی زنده و جاودانه شناخت زندگی است . پس معمار در معنای عام آن یعنی هر که به ساختن عمارتی اقدام می کند نه تنها باید خصوصیات آن نوع از زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد بلکه باید به تصوری از زندگی بهتر رخ دهد بشناسد.
با توجه به مطالب بالا انسانی بودن معماری مقوله ای است کاملا اثبات شده .
بدین ترتیب رابطه جایگاه طبیعی انسان یعنی خانواده با مکان اقامت او یعنی خانه را هسته مناسبی برای تاثیر فضا برانسان تشخیص دادیم .
یک خانه مکانی است برای استراحت کردن، زندگی کردن و آسودن. در این مکان معمولاً یک فرد و یا یک خانواده زندگی می‌کنند و وسایل خود را در آن نگهداری می‌کنند. در فرهنگ سنتی و عامه ایرانی گاه از اصطلاح «چهار دیواری» به جای خانه استفاده می‌شود.
خانه‌های جدید شامل سرویس‌های بهداشتی و امکانات تهیه غذا نیز هستند اما در برخی مناطق همچنان برخی اقوام دارای خانه‌هایی هستند که پیشرفت نکرده، از امکانات رفاهی و یا حتی مکان ثابتی برخوردار نیست. چادرنشینی یکی از انواع این نوع زندگی است.
خانه معمولاً خصوصی‌ترین ملک یک فرد یا یک خانواده در اجتماع است که از امنیت و حریمی مشخص و ویژه برخوردار است.

خانه با مطرح شدن به عنوان پيكرهای معمارانه در محيط هويت ما را محرز كرده و امنيت را بر ما ارزانی ميدارد؛ و سرانجام هنگام پای نهادن به آن به آسايش دست مي يابيم. در خانه چيزهايی را مي يابيم كه بر آنها وقوف داشته و گراميشان ميداريم. ما آنها را با خود از بيرون آورده و به خاطر آنكه بخشی از جهان ما را مي سازند در كنارشان به زندگی ميپردازيم. هنگام تحقق بخشيدن به سكونت خصوصی ، به آزمون آنچه «آرامش داخلی» خوانده شده ميپردازيم. براي بشر خانه قبل از هر چيزی ، فضا و مكان دروني است. دروني بودن آن در رابطه با بيرون آن، با كوچه و خيابان، رودخانه و مزرعه،گستردههاي بيروني روستاو شهر، دريا و زمين و آسمان، طبيعت و جهان و سرانجام همه هستي معنا و ارزش مييابد.
براي او مهم ترين حسن خانه اين است كه رويا را در خود مي پروراند.و در نهایت خانه به ما اين امكان را ميدهد كه در آرامش در خيالات خود غرق شويم. محيط مسكوني براي تأمين رشد اجتماعي، عرصه مسكن علاوه بر خود واحد مسكوني بايد محيط پيرامون آنرا نيز در بر بگيرد. وقتي مجموعه هاي مسكوني ساخته ميشود در واقع كانوني اجتماعي شكل ميگيرد. اين كانون براي حفظ ارزشهاي خود به انسجام شخصي احتياج دارد. اگر به اين امر بي توجهي شود ممكن است بخشي از پيكره اجتماع از آن جدا و ارتباط خود را با آن از دست بدهد.
براي تأمين انسجام يك محله بايد دو عامل را در نظر گرفت: تركيب مناسب گونه ها و اندازه هاي مختلف مسكن و ايجاد روش مناسب براي دادن كمك هاي مالي در جهت تأمين مسكن. محيط مسكوني از لحاظ كالبدي مسكن حافظ كيان خانواده و روابط بين اعضاي آن است (ارتباط افقي) و محيط مسكوني روابط همسايگي و ارتباط بين خانواده ها را در بر ميگيرد (ارتباط عمومي) محيط مسكوني جايي است كه زمينه انطباق كودك را با اجتماع پيرامون وي فراهم ميسازد و او را براي ورود به جامعه آمده ميكند. از اين رو ماهيت و سازماندهي محيط مسكوني نبايد بر خلاف فطرت انسان باشد و به علاوه اين محيط بايد تامين كننده نيازهاي مادي، بهداشتي رواني و اجتماعي افراد باشد. محيط مسكوني بايد برآورنده نيازهايي چون محافظت، داشتن ثبات و استقلال احساس پيوستگي با طبيعت، تمايل به ابراز وجود، نياز به زيبايي و هماهنگي اشكال و رنگها، بهره مندي از مناظر و چشم اندازهاي دلپذير باشد. بين حجم واحد مسكوني و حجم ساختماني كه آنرا در بر ميگيرد بايد ارتباطي صحيح برقرار باشد. محيطي كه محصور بين ساختمانهاي غول آسا و خارج از ابعاد انساني است از نظر كارشناسان سلامت رواني مناسب نيست. مهمترين مسئله يك محيط ايجاد زمينه مناسب براي انطباق طفل با اجتماع پيرامونش است. نيازهاي كودكان در سنين مختلف تغيير ميكند و محيط مسكوني بايد بتواند به نيازهاي سنين مختلف پاسخگو باشد.

نتيجه گيري براي محيط كالبدي: براي ايجاد شرايط مناسب زيست، مجموعه هاي مسكوني در هيچ حالتي نبايد در مناطقي ايجاد شوند كه آلوده هستند، از نوركافي برخوردار نيستند. رطوبت در آنها زياد است و يا در معرض سر و صداهاي شديد قرار دارند. محيط پيرامون مسكن بايد از امكانات چندي برخوردار باشد. اولين نكته وجود فضاي آزادي در مجاورت مسكن است كه مستقيماً از آن قابل دسترسي است. فضاهاي بازي بايد در جايي باشند كه بچه هاي كوچك براي دسترسي به آنها ناچار به عبور از مسيرهاي گذر و وسايل نقليه نشوند. در عين حال اين فضاها نبايد دور از مسير رفت و آمد طبيعي افراد پياده باشد. لازم است در محلات مسكوني محله هاي عبور پياده جدا از عبور سواره باشد. پياده رويي كه در معرض سر و صدا و خطرهاي آمد و شد سريع است. نمي تواند محل مطلوبي براي ملاقات و صحبت همسايگان باشد. لازم است در يك مجموعه مسكوني مكاني پيشبيني شود كه امكان گردهمايي افراد محله و برقراري روابط اجتماعي را بدهد. ساختمان ساده چند منظوره اي براي اين امر كافي است در چنين محلي افراد ميتوانند گرد هم آيند. اين محل مكاني است براي مهماني هاي بزرگ خانوادگي فضاي محدود داخل خانه امكان آنرا بوجود نميآورد و بهتر است در جوار مركز تجاري كوچك محله باشد كه نيازهاي روزمره ساكنين را برآورده ميكند.

نکات مهم قبل از طراحی و انتخاب یک خانه :

نور:

نور عنصری است که با آن دیدن اشیا ممکن می شود. نور می تواند ریتم خلاقانه ای به یک فضای داخلی ببخشد. بدون نور، نه فرم را احساس می توان کرد، نه رنگ را و نه بافت را . نورپردازی در یک فضای داخلی پیامدهای مهمی در بردارد چه بسا نورپردازی مناسب یک فضا آن فضا را خوشامد و چشم نواز کند. نورپردازی در کنار ابعاد زیباشناختی، بعد عملکردی هم دارد. نور مناسب در طول شب در یک فضای داخلی می تواند حس محدود بودن یا ابهام و هراس را بر طرف کند. نور مناسب یک اتاق حتی می تواند چهره آدمی را گرم و صمیمی کند. به کمک نورپردازی می توان یک فضای داخلی را به جزایر نورانی متنوعی تبدیل کرد. پس، از باب مثال، غذاخوری باید نور ملایم و گرمی داشته باشد یا بهترین نورها برای حمام، منابع نوری کم ولتاژ هستند.
شناسایی فرم:
فرم، توده فیزیکی یک شیء است که سه بعدی بوده و وزن دارد. فرم معمولاً به پوسته بیرونی بنا نسبت داده می شود، در حالی که فضای داخلی هم فرم خاص خود را تشکیل می دهد. معمولاً فرم فضای داخلی تابعی از عوامل مختلف است. هر چند نمود فرم بیشتر در پوسته بیرونی یک بنا است با این حال نمود بیرون و درون می تواند یک شکل نباشد.
احساس کردن فضا:
در طراحی داخلی معمولاً استفاده مؤثر از فضا و ارتباط آن با محیط، مهم است. مسأله ای که در رابطه با فضا مطرح می شود، رعایت ابعاد انسانی در طراحی داخلی است. از قرن ها پیش رویکرد عمده فیلسوفان و معماران به عنصر فضا، برجسته بوده است. در طی سال های اخیر هم ارتباط بین ابعاد انسانی با فضاهای داخلی به یکی از فاکتورهای مهم طراحی بدل شده که از آن تحت عنوان ارگونومی یا کار پژوهی در دید کلی و اندام سنجی در دید جزئی، یاد می شود. در طراحی داخلی می بایست رابطه درسـت انسان با فضا تعریـف شود و ابعاد بدن انسان ها برای سهولت دسترسی های فضایی مد نظر قرار گیرد.
بافت:
بافـت مشخصـه ای از یک شیء اسـت که با لمس کـردن یا دیدن به چشـم می آید. بافت می تواند نرم یا خشن، کشیده یا برجسته، زبر یا ابریشمی باشد. در طراحی داخلی پوسته ها و سطوح فضایی معمولاً بسته به عملکرد هر فضا تغییر می کند. چه بسا طراحی داخلی یک خانه نیازمند سطوحی نرم و منعطف باشد، اما فضای داخلی یک سینما چنین سطوحی را برنتابد.
شکل:
شکل، خط بیرونی یک شیء را تشکیل می دهد. در معماری معمولاً شکل و فرم را با هم اشتباه می گیرند .معمولاً شکل ها یا طبیعی هستند یا غیـرقابل مشاهـده یا هندسی. در ترکیب بندی یک فضا شکل اشیـا عامل تعیین کننده ای است. طراحان داخلی به کمک این عامل می توانند ترکیبات بصری گوناگونی پدید آورند.
رنگ:
در تعریف رنگ آن را خاصیت بصری فرم دانسته اند. در حقیقت عنصر فرم از طریق رنگ معنا می یابد. رنگ در طراحی داخلی احساس آدمی را تحت تأثیر قرار داده و روی فرم تأکید می کند، ضمن آنکه رنگ، حس مقیاس را هم موجب می شود. کاربرد رنگ هم، از یک فضای داخلی به فضای دیگر فرق می کند و در کاربرد رنگ، توجه به خصلت های روانی آدمیان ضرورت تام دارد.

استاندارد ها 

آشپزخانه :
سقف آشپزخانه:
ایزوله کردن کف آشپزخانه به خاطر شرایط خاص آن الزامی است. می توان
برای ایجاد عایق رطوبتی از دو شیوه قیر گونی و ایزولاسیون ـ ایزوگام استفاده کرد.

در شیوه قیر گونی برای اطمینان بیشتر از دویا سه لایه قیر گونی استفاده می شود . ایزوگام لایه ای ظریف ،بدون چین و چروک واطمینان بخشی است که با استفاده از حرارت چسبانده می شود. می توان کف آشپزخانه را با سنگ ،سرامیک و کف پوش های پلاستیکی مفروش کرد ،البته گاهی اوقات درز های بین سنگ و سرامیک محل تجمع مواد غیر بهداشتی می شود . می توان برای عدم تجمع آلودگی ها در بین درزها از سنگ و سرامیک با ابعاد بزرگ استفاده کرد . اصولاً سنگها بر اساس جلوه وکارآرایی دارای قیمت های متفاوتی هستند . سنگ گوهره پر مصرف ترین سنگ در صنعت ساختمان سازی است اما این سنگ جاذب آب است و ایجاد گرد و غبار می کند .
دیوار آشپزخانه:
بعنوان مثال برای دیوار آشپزخانه ، برای ایمن شدن دیوار ها در برابر رطوبت عایق
رطوبتی کف را تا ۸۰ سانتی متر از دیوار ها بالا می آورند . در دیوار پشت کابینت ها از رنگ کاشی و سنگ ارزان استفاده می شود . بعلت متغیربودن جای یخچال اجاق گازوغیره دیوار پشت آنها را با کاشی مرغوب می پوشانند. بهتر است در آشپزخانه از رنگ روغنی براق استفاده شود.
سقف آشپزخانه:

در سقف آشپزخانه باید از مصالحی که جاذب رطوبت نبوده و قابل شستشو باشند استفاده کرد . رنگ آمیزی سقف آشپزخانه بوسیله رنگهای روغنی براق صورت می گیرد.
حرارت و برودت آشپزخانه:
حرارت و برودت در آشپزخانه اهمیت زیادی دارد . در بعضی از اقلیم ها ممکن است فضای آشپزخانه به شوفاژ یامنبع حرارتی دیگری که از انرژی برق تغذیه می شود نیاز داشته باشدو یا برعکس به سرمایش نیاز داشته باشد .
پنجره آشپزخانه:
پنجره جهت عبور و مرور نور و هواتعبیرمی شود . لذا پنجره از ملزومات آشپزخانه است و طول استانداردآن نباید کمتر از دو متر باشد . برای تخلیه هوای داخل آشپزخانه از هواکش استفاده می کنند . هواکش ها به اشکال مختلف و د رفضاهای مختلف بکار می روند. برای استفاده بهتر از هواکش ها ،در بسیاری از مسیر های عبور هوا لوله های دودکش قرار می دهند و بعد از آن هواکش را نصب می کنند که هوا را بطور مستقیم به بالاترین سطح ساختمان برساند .
درب ورودی آشپزخانه:
آشپزخانه در صورتی که OPEN نباشد دارای درب است . شکل کلی درب آشپزخانه باید دارای سطحی صاف ورنگی براق باشد اصولاً فضای آشپزخانه نباید دارای پرز یا اختلاف سطحی خاص باشد که نتوان براحتی آن را تمیز کرد .
کابینت آشپزخانه:
از جمله وسایل موجود در آشپزخانه ،کابینت با معیار استاندارد است . به دلیل چیدمان خیلی جالب و یکنواختی که کابینت میتواند داشته باشد وسایل شخصی ، لباسشویی و غیره را داخل کابینت قرار میدهند .
ـ انواع کابینت آشپزخانه:
کابینت به دو صورت فلزی و چوبی وجود دارد.بدلیل جلوگیری از زنگ زدگی و پوسیدگی همچنین به منظورایجاد استحکام بیشتر درساخت بدنه کابینتهای فلزی و چوبی از فلزات رنگی و صفحات مرغوب چوبی استفاده می کنند .
ابعاد کابینت آشپزخانه:
به منظورتسلط مصرف کننده بر قفسه هاعمق بخش دیواری و زمینی کابینت به ترتیب ۶۰تا۵۰ تا ۳۰ سانتی متراست .
ـ یخچال : در آشپزخانه یخچال ، فریزر و یخچال فریزر پهلوی هم وجود دارند که نوع اخیر به برق و شبکه آب خانه وصل می شود . برای سهولت در انجام کار بهتر است یخچال چند در داشته باشد.
پذیرایی :
معمولاً از پذیرایی برای برگزاری مهمانی ، دید باز دید ، دعوت وپذیرایی از اقوام و دوستان استفاده می شود. در خانه های بزرگ اصولاًجالبترین و مناسبترین فضای ساختمان را به این مکان اختصاص می دهند . بهترین وسایل و ظروف منزل برای پذیرایی ازمیهمانان در این فضا استفاده می شود . تزیین چیدمان این اتاق بایدبه گونه ای باشدکه انگیزه وشور و شوقی برای گفتگو ایجاد نماید.نوع و فرم ظروف و وسایل مورداستفاده در اتاق پذیرایی تأثیر زیادی در ایجاد ارتباط و مراوده بین افراد دارد .
نور پذیرایی :
وجود نورطبیعی( پنجره) در محیط پذیرایی ازاهمیت زیادی برخوردار است . معمولاً زیباترین پنجره و منظره در ساختمان به اتاق پذیرایی اختصاص داده می شود . استفاده ازانواع نورهای مصنوعی و پرده های مختلف نقش مؤثری در زیبایی این فضا دارد .
ارتباط  پذیرایی باقسمتهای دیگرخانه :
فضای پذیرایی در ارتباط نزدیک با غذا خوری و ورودی بوده و با اتاق خواب و آشپزخانه ارتباط غیر مستقیم دارد .
کف پوش پذیرایی :
از آنجایی که معمولاً مهمانان با کفش وارد اتاق پذیرایی می شوند بهتر است کف پذیرایی بدلیل رعایت مسائل بهداشتی از سنگ یا سرامیک باشد .
استفاده از پارکت در فضای پذیرایی بدلیل مقاومت کم آن و جذب گردو غبار مناسب نیست . سنگ و سرامیک مورد استفاده در کف پذیرایی علاوه بر بزرگ بودن ،باید دارای رنگ های روشن باشندتا درز بین آنهامحل تجمع میکروب و آلودگی نشود .
تزیین فضای پذیرایی :
استفاده از گل و گیاه در تزیین این فضا بسیار اهمیت دارد . وسایل گرمازا و سرمازای مورد استفاده در این فضاباید از زیبایی لازم برخوردار باشند یا در پوششی از زیبایی قرار بگیرند. مبلمان مورد استفاده در پذیرایی باید نفیس و باارزش باشد و احتیاجی به تعویض کوتاه مدت نداشته باشد. چیدمان زاویه داریا مستقیم مبلمان ونیز رنگ آمیزی ملایم و مناسب در کاهش و افزایش وسعت این فضا تأثیر زیادی دارد . معمولاً در فضای پذیرایی ، مطالعه صورت نمی گیرد و از کتابخانه صرفاً برای تزیین فضای اتاق استفاده می شود.
اتاق نشیمن :
اتاق نشیمن محل تجمع افراد خانواده است و بیشترین اوقات افراد خانواده در این فضا می گذرد. میز و صندلی باید در این فضا بر خلاف دیگر فضاهای خانه مثل آشپزخانه بسیار راحت باشد . اتاق نشیمن بهترین فضا برای ادامه فعالیتهای روزمره بخصوص انجام تکالیف کودکان می باشد . شناخت دقیق فضای اتاق نشیمن باعث می شود وسایل و امکانات مورد نیاز برای این مکان را به صورت مطلوبی فراهم کنیم فضای نشیمن گاهی می تواند محل حضور مهمانان باشد .بهتر است که ارتباط اتاق نشیمن با ورودی غیر مستقیم و با غذا خوری و اتاق خواب مستقیم باشد . فضای نشیمن رامی توان بوسیله پارتیشن از فضاهای دیگرخانه جدا کرد . در هنگام تزیین و چیدمان اتاق نشیمن باید دقت نمود که آرامش و تنوع در فضا حاکم شود. تزیین وسایل موجود در این فضا باید طوری صورت بگیرد که مانع عبور و مرور افراد نشود . معمولاًمحل قرار گرفتن کتابخانه در اتاق نشیمن است .
نور :
جهت تابش نور در فضای اتاق نشیمن اهمیت بسیار زیادی دارد و باید بر خلاف حرکت دست باشد . همچنین استفاده از نور طبیعی در اتاق نشیمن (پنجره و پرده ) در این فضا مسئله مهمی است . بهتر است در فضای نشیمن از نور های متمرکز استفاده نشود. استفاده از نور های مخفی در ایجاد آرامش این فضا مناسب تر است .
کف فضای نشیمن :
کف اتاق نشیمن با سنگ ، سرامیک و یا پارکت فرش می شود. نباید محل قرار گرفتن وسایل صوتی و تصویری مثل تلویزیون در مقابل پنجره و یا پشت به آن باشد .
وسایل گرمازا:
وجود کانال کولر در اتاق نشیمن علاوه بر اشغال فضای زیاد باعث ایجاد سطوح مختلف می شود. این مسئله را می توان با کاربرد نور ورنگ در تزیین فضا خنثی کرد . در اتاق نشیمن وسایل گرمازا (بخاری و یا شوفاژ ) باید نزدیک پنجره باشند .
برای ایجاد تنوع در فضای اتاق نشیمن می توانیم از وسایل ساده و قابل تعویض مانندپارچه استفاده کنیم.همچنین می توانیم برای تزئین از وسایل تزیینی و عکس های خانوادگی استفاده کنیم . با استفاده از گل و گیاه در کنار پنجره می توانیم ارتباط زیبایی بین محیط داخل و خارج خانه ایجادنماییم . بهتر است در هنگام مطالعه بجای استفاده از نورهای سقفی از چراغ مطالعه استفاده شود .
اتاق خواب :
مهمترین مسئله در فضای اتاق خواب ، گرد آوری امکانات برای ایجاد آرامش است .در ضمن باید بدانیم که عملکردهای دیگری غیر از خوابیدن مانند مطالعه ، نشستن و گفتگو نیز در این فضا صورت می گیرد. بهتر است هر یک از اعضای خانواده دارای اتاق خواب جداگانه ای باشند
ارتباط اتاق خواب با فضای خانه :
ارتباط اتاق خواب باید با فضاهای دیگر خانه بخصوص حمام، نزدیک و راحت باشد.
نور در اتاق خواب :
تابش مستقیم خورشیدو وجود نور کافی در این فضا اهمیت فراوانی دارد . بهتر است اتاق خواب به دلیل رعایت مسائل بهداشتی در نمای جنوبی ساختمان احداث شود . معمولاً پنجره اتاق خواب دارای دو پرده است :
پرده توری: زمانی که فضاا از نور خورشید برخوردار نیست از آن استفاده می شود.

پرده ضخیم : که مانع عبور نور شدید می شود و لذا باعث ایجاد آرامش در این فضا می شود.
تتخواب :
به دلیل رعایت مسائل پزشکی در سلامت بدن، بهتر است سطح تختخواب محکم باشد و از تخت خواب نرم کمتر استفاده شود.همچنین بهتراست ابعاد تختخواب دو نفره، ۲×۲ متر وابعاد تختخواب یک نفره ۱×۲ مترباشد .نوع فلزی تختخواب استقاوت بیشتری نسبت به نوع چوبی آن دارد . ملحفه ها و بالش هامحفاظ خوبی برای پوشاندن بدنه تختخواب هستند . جنس این وسایل بهتر است عمدتاً از مواد اولیه طبیعی باشد نه مواد مصنوعی .
کمد :
کمد از وسایل وملزومات دیگر اتاق خواب است که باید فضای لازم جهت نگهداری البسه ، کیف ، کفش و غیره را داشته باشد .
دراور:
وجود میز آرایش و آینه تقریباً بزرگ در اتاق خواب بسیار ضروری است . بهتر است وسایل مورد استفاده در اتاق خواب از وسایلی باشند که به راحتی قابل تعویض هستند.
اتاق خواب کودک:
معمولًاچگونگی تزیین اتاق کودک و چیدمان وسایل در آن، به عنوان یکی از دل مشغولیها و سرگرمیهای خانم خانه قرار می گیرد و عرصه بسیار جالبی برای خواستهای عاطفی خانواده می باشد. مهمترین نکته ای که باید برای ایجاد آرامش در اتاق کودک در نظر گرفته شود این است که همان طور که کودک به تدریج رشد می کند، باید وسایل اتاقش نیز انعطاف لازم با این رشد را داشته باشند . قبلاً گفته بودیم که قد انسان را به طور متوسط ۱۷۰ سانتی متر در نظر می گیرند اما انسانی که ما در اینجابا او سر و کار داریم دراین مقوله نمی گنجد و باید این استاندارد را در مورد او فراموش کنیم . قد کودک تقریباً هر روز و هر هفته رشد می کند. بنا براین باید وسایلی که برای او تهیه می کنیم انعطاف لازم را داشته باشند.اشتباهی که گاهی بعضی از خانوادها مرتکب می شوند این است که بر اساس سلیقه و علایق خود وسایلی را تهیه می کنند که فقط برای مدت کوتاهی قابل استفاده است و یا اینکه کودک را مجبور به استفاده از وسایلی می کنند که با ابعاد فیزیکی او تناسبی ندارد . اما باید دقت شود که وسایل مورد استفاده کودک در شکل گیری شخصیت و تربیت او تأثیر به سزایی دارند و باید در انتخاب آنها دقت فراوانی مبذول شود .به طور کلی فرم و اندازه اتاق بچه باید بسته به استفاده کننده ء آن قابل انعطاف باشد . معمولاً مشکل اصلی خانواده ها این است که اتاق بچه مطابق با سلیقه پدر و مادر آماده می شود . استفاده از رنگهای متضاد در اتاق کودک ممکن است در بعضی از حالات برای او خیلی جالب باشد اما در مواقع دیگرکودک نیاز به رنگهای آرام بخش دارد. دانستن و رعایت این مسایل مستلزم آن است که مادران آموزشهای لازم در این زمینه را دیده و با شخصیت و روحیات کودک خود در سنین مختلف آشنا شوند .
دمای اتاق کودک :
از مسایل مهم دیگر در اتاق کودک تعیین میزان سرما و گرمای این اتاق است . گاهی دیده شده است که وقتی پدرو مادر شخصاً احساس سرما و یا گرما می کنند تصور می کنند که کودک هم همین احساس را دارد .در صورتی که شاید این موضوع در موردکودک صدق نکند .میزان گرما و سرمای اتاق بچه باید متناسب با وضعیت جسمی خود کودک تنظیم شود .
خصوصیات کلی اتاق کودک :
اصولاً بهتر است محل استقرار اتاق کودک در نمای جنوبی ساختمان باشد تا از نور خورشید بر خوردار گردد . وسایل گرمازا در اتاق کودک نباید به هیچ وجه در دسترس او قرار داشته باشند .
میز کار ، میزبازی، وسایل بازی و تخت خواب کودک باید از مواد و وسایل طبیعی تهیه شده باشند نه ازوسایل مصنوعی ،زیرا بچه هابه طور مداوم در تماس مستقیم با این وسایل هستند . اصولا ً بچه ها خیلی زیاد عرق می کنند وگاهی برای مدت طولانی تن برهنه خود را به وسایل می چسبانند . گفته می شود بیماریهای سرطانی گاهی در اثر ارتباط تن برهنه کودک با وسایل و امکانات پلاستیکی و ایجاد تعریق بین آنها شکل می گیرد که ممکن است سالها بعدبروز کند. بهترین جنس برای وسایل کودک، وسایل چوبی هستند . رنگ و فرم وسایلی که بچه ها از آنها استفاده می کنند در تعیین و شکل گیری شخصیت آنها نقش مهمی دارد . با توجه به تفاوت سلیقه دختران و پسران رنگ و فرم مورد استفاده برای کودکان دختر و پسر نیز تفاوت می کند . دختران بیشتر به رنگهای صورتی و لیمویی وپسران به رنگ های آبی روشن و خاکستری علاقمند می باشند . در کنار این رنگها معمولاً کودکان از دیدن رنگهای متضاد نیز خوشحال می شوند و به سمت آنها جذب می شوند . اما از آنجا که هر کودکی قیافه و خصوصیات خاص خود را دارد علایق و سلیقه های آنها نیز متفاوت است . نبایدبه اشتباه تصور شود که علایق کودکان با یکدیگر و یا با علایق ما مشترک است . در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات در اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخورداراست .
کودکان به نقاشی و حجم سازی بسیار علاقمند می باشند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند ، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان .گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوده ها می شود. اما باید دقت نمود که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم .و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم .به طور کلی آشنایی با روانشناسی کودکان و چگونگی تزیین اتاق آنان مسئله بسیار مهمی است به طوریکه شاید بتوان گفت ارتباط بسیار زیادی بین تزیین اتاق کودک و اصلاح جامعه وجود دارد.
غذا خوری :
غذا خوری محل امتحان فعالیت کدبانوی خانه است .کدبانوی خانه در این فضا عشق و علاقه خود را بکار می بندد تا فضای مناسبی برای اعضای خانواده فراهم کند . فضای غذاخوری باید علاوه برداشتن ارتباط مستقیم با آشپزخانه دسترسی آسان و مستقلی با اتاق نشیمن و پذیرایی داشته باشد .
طراحی فضای غذاخوری :
برای طراحی مطلوب فضای غذا خوری بایدابتدا از این فضا و عملکردهای آن شناخت کافی پیدا کرد . بهتر است هنگام صرف غذا در شب، نورموجود فقط روی میز غذاخوری تابیده شود. استفاده از رنگهای لطیف و ملایم در سطوح بزرگ به زیبایی فضا کمک می کند .معمولاًمیز غذاخوری نسبت به تعداد مصرف کنندگان به صورت دایره ، مستطیل و مربع طراحی می شود . میز و صندلی این فضا باید فقط مخصوص استفاده در این فضا باشد . توصیه می شود،برای غذا خوری از مبلمان چوبی استفاده شود .
توالت:
بدلیل مصرف زیاد آب در توالت مسئله ایزولاسیون در آن از اهمیت زیادی برخوردار است . برای مفروش کردن دیوارهای توالت ، توصیه می شود از کاشیهای بزرگ استفاده شود.چون این کاشیها دارای درزهای کمتری هستند.
تهویه مطلوب :
نور و تهویه مطلوب در ساختمان دستشویی اهمیت فراوانی دارد . بدلیل رعایت مسائل بهداشتی ، الزاماً باید در توالت از رنگهای روشن استفاده شود . زیرا که رنگ های روشن لکه ها را بهتر نشان می دهند . هدایت هوای داخل دستشویی به طرف بالا ترین بخش ساختمان از ضروریات است ، باید در ساختمان یک کانال یا لوله تهویه جداگانه برای توالت وجود داشته باشد .
کاسه توالت :
بهتر است که در توالت از کاسه توالت مستطیلی شکل و گود استفاده شود. برای استعمال این نوع کاسه باید وسعت فضای ساختمان تؤالت مد نظر قرار بگیرد .
تخلیه توالت :
از مسایل دیگری که بایددر توالت مد نظر قرار بگیرد ، سوراخ تخلیه و نحوه قرار گرفتن آن است . تخلیه ساختمان توالت با استفاده از فلاش تانک صورت می گیرد . فلاش تانک می تواند از دو جنس پلاستیکی یا فلزی بوده و در حجم های چهار، شش و یا دوازده لیتری باشد . در صورت نبودن فلاش تانک می توان از شیر تخلیه یا فلاش استفاده کرد . وجود سیفون در انتهای توالت به جهت جلوگیری از انتشار بوی نامطبوع بسیار اهمیت دارد .
چنانچه ساکنان منزل به دلایل پزشکی به جای آب از دستمال کاغذی استفاده می کنند ، جای دستمال باید طوری قرار بگیرد که در معرض ترشح آب نباشد .
رنگ تجهیزات توالت :
تمام وسایل داخل توالت از جمله کاشی ، فلاش تانک ، شیرآلات و حتی سطل زباله باید بدلیل رعایت مسائل بهداشتی رنگ روشن داشته باشند .
محل استقرار توالت :
محل استقرار توالت ایرانی و فرهنگی در شمال و جنوب ساختمان نیست . این مسئله علاوه بر داشتن دلایل مذهبی به علل گوناگونی مثل نحوه گردش کره زمین ، وزش باد وجریان آب و هوا انجام نمی شود.
اصولاً در فضای توالت ازوسایل گرمازا استفاده نمی شود . زیرا این فضا باید خنک باشد .
حمام :
بررسی استفاده از حمام در منازل نشان می دهد که ایرانیهادر گذشته بسیار پیشتراز کشورهای پیشرفته فعلی از آن استفاده می کردند . حمام باید در ارتباط نزدیک با اتاق خواب بوده و یا از طریق درب مجزا بااتاق خواب ارتباط داشته باشد . درب حمام باید بدلیل ترشح فراوان آب ، از جنس مناسب و ضد رطوبت باشد . مسئله ایزولاسیون در قسمت کف حمام از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و باید دقت زیادی نسبت به آن مبذول گردد .اصولاً سقف حمام باید کوتاه باشد .برای این منظور معمولاً از سقف کاذب استفاده می شود.کوتاه بودن سقف حمام به دو دلیل لازم و ضروری است . اول اینکه گرم کردن حمام آسان باشد . دوم اینکه چون معمولاً در طبقات بالای ساختمان، روی حمام پایینی، حمام دیگری جایگذاری شده و لوله ها از سقف آن عبور می کنند ، سقف کاذب باعث پوشش این منظره می شود .به عبارت دیگرسقف کاذب باعث پوشش لوله های مربوط به طبقه بالا شده و در هنگام خرابی و پوسیدگی آنها بسیار کارآمد است.
وجود نورو پنجره در حمام ، به دلیل انجام عمل تهویه و خروج بخار و … یکی از ملزومات مهم حمام می باشد . حمام بر عکس توالت نیاز به وسایل گرمازا دارد . همچنین در ساخت تأسیسات و لوله کشی حمام باید دقت بسیارزیادی صورت گیرد . به عنوان مثال استفاده از لوله های روکار، ضمن جالب نبودن باعث عدم رعایت مسایل بهداشتی نیز می شود.
دوش :
یکی از ملزومات حمام دوش آب سرد و گرم است که در اشکال مختلف
وجود دارد . دوش ساده دارای علم است که در آن آب بصورت موضعی ، قابل استفاده نیست . برای تسهیل این مشکل، دوش تلفنی ساخته شده که در آن علاوه بر قابل مصرف بودن آب بصورت علم ، برای شستشوی مناطق مختلف بدن یا حمام نیز بکار می رود ، میزان ارتفاع ، فاصله و محل قرارگرفتن صابون و شامپواز دوش اهمیت زیادی دارد .
وان :
وان شامل دو قسمت سر ریز و زیر آب (محل خروج آب ) می باشد.
.زیرآب قسمتی در ته وان است که محل خروج آب می باشد . سرریز سوراخی نزدیک به لبه بالای وان می باشد . وان در اشکال و اندازه های مختلف ساخته شده است .جنس وان معمولاً از چوب ، فلز (چدن )و پلاستیک است . بهترین نوع وان، نوع فلزی آن می باشد که البته این نوع ، علاوه بر گران بودن، در مقابل سرما و گرما نیز انعطاف ندارد. نوع پلاستیکی آن زنگ نمی زند ، اما عیب آن این است که چون آب بندی در اطراف آن صورت نمی گیرد، معمولاً با مقاومت کم پلاستیک و تحرک مصرف کننده از نظر ریزش آب مشکل بوجود می آید . میزان آب درون وان توسط وسیله ای بنام شناور کنترل می شود .
توالت فرنگی :
در حمام معمولاً توالت فرنگی نیز وجوددارد ،در قسمت بالای سیفون این وسیله، مقدار زیادی آب جمع می شود که عایق بسیار خوبی برای سرایت نکردن بو به داخل حمام می باشد.

خانه‌ها انواع گوناگونی دارند که می‌توان از جهات گوناگونی آنها را طبقه‌بندی گرد.
چند نمونه از این طبقه‌بندی‌ها در زیر می‌آید:

1- از دیدگاه مصالح ساختمانی

خانه چوبی
خانه گلی
خانه خشتی
خانه سیمانی
خانه فلزی
خانه چادری
خانه برفی

2- از دیدگاه ساختمان سازی

خانه ویلایی
خانه آپارتمانی

عکس های خانه از دیدگاه مصالح ساختمانی :

خانه های چوبی خانه های گلی
   خانه-گلی-ناریران1
 خانه-چــوبــی-ناریران-2  خانه-گلی-ناریران2
 خانه-چوبی-ناریران-3  خانه-گلی-ناریران3
 خانه-چوبی-ناریران4  خانه-گلی-ناریران4
خانه های سیمانی خانه های خشتی
 خانه-سیمانی-ناریران1  خانه-خشتی-ناریران-1
 خانه-سیمانی-2  خانه-خشتی-ناریران2
 خانه-سیمانی-ناریران-3  خانه-خشتی-ناریران3
 خانه-سیمانی-ناریران-4  خانه-خشتی-4
خانه های فلزی خانه های چادری
 خانه-فلزی-ناریران-1  خانه-چادری-ناریران-1
 خانه-فلزی-ناریران-2  خانه-چادری-2
 خانه-فلزی-ناریران-3  خانه-چادری-ناریران-3
 خانه-فلزی-ناریران-4  خانه-چادری-ناریران-4
خانه های برفی خانه های …
 خانه-برفی-ناریران-1
 خانه-برفی-ناریران-2
 خانه-برفی-ناریران-3
 خانه-برفی-ناریران-4

2- از دیدگاه ساختمان سازی

خانه ویلایی
خانه آپارتمانی

خانه ویلایی :

ویلا به ساختمانی گفته می‌شود که در تعریف امروزه از چهار طرف به بیرون نما داشته باشد و معمولا آن را در اطراف شهرها یا در ییلاق‌ها می‌سازند. البته در بعضی از کشورها قوانین ساخت و ساز به شهروندان اجازه ساخت ویلا در داخل شهر را می‌دهد و خانه‌های مسکونی به صورت ویلایی ساخته می‌شوند.

معنی ویلا :
لغت نامه دهخدا
ویلا. (فرانسوی ،اِ) خانه ٔ ییلاقی زیبا.

فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) خانة ییلاقی ، خانه ای که معمولاً دارای باغ و باغچه باشد.

فرهنگ لغت عمید
(اسم) [فرانسوی: villa] [vilā] خانۀ ییلاقی؛ خانۀ حیاط ‌دار.

فرهنگ واژگان مترادف و متضاد
خانه ییلاقی

دیکشنری فارسی به انگلیسی
villa

دیکشنری فارسی به عربی
فيللا

ویلا (villa)

معنای این واژه چیست ؟

villa  به خانه ی ییلاقی که دارای باغ و محوطه ای در اطراف باشد، می گویند.

village  به دهکده و روستا  گفته شده است.

اما  واژه های villain   و  villainous  که از همین ریشه است به  ترتیب به معنای آدم شرور  و پست  آمده است! ( نک.فرهنگ دانشگاهی انگلیسی به فارسی دکتر آریانپور)

با بررسی ریشه ی این واژه درمی یابیم که چگونه طرز تفکر جامعه می تواند بر معانی لغات تاثیر بگذارد.

در لاتین villa  به معنی مزرعه کوچکی همراه با ساختمان هایش بود، ارتباط چنین ساختمان هایی تبدیل به یک  village شد و  فردی که در چنین مزرعه ای زندگی می کرد یک villain  بود.

عده ای که در شهر ها به سر می بردند به این قشر روستایی به دیده ی حقارت می نگریستند و آن ها را به عنوان افرادی احمق با طرز فکر پایین و شیطانی به حساب می آوردند.

در این صورت طبقه ی روستایی به عنوان villains (افراد شرور ) شهرت یافتند که این واژه در خور آنان نبود.     ( 504Absolutely  Essential Words : BARRON’S )

بنابراین باید به این نکته توجه داشت که  گاهی واژه ها به دلیل اجتماعی  و طرز نگرش  افراد آن  ممکن است از معنای اصلی خود به معنای دیگر متحول و گاه از معنای مثبت به منفی و ناپسند دگرگون شوند.

تاریخچه ویلا :

ساخت ویلاها از جمهوری روم باستان شروع شد و در آن زمان ساختمان‌های ارزشمند افراد طبقه بالای اجتماع به صورت ویلا در محوطه‌ها یا باغ‌های وسیع ساخته می‌شدند که بعد از فروپاشی امپراتوری روم توسط کلسیا کاربریشان تغییر کرد و به صورت صومعه استفاده می‌شدند و در قرون وسطی بعد از تعمیر و تغییراتی دوباره به صورت ساختمان‌های اشرافی مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

در ایران در فرهنگ عامه معمولا به خانه‌هایی که نمای چهار طرف داشته باشند یا سقف شیب‌دار داشته باشند خانه‌های ویلایی گفته می‌شود و در شمال ایران به خاطر اقلیم مرطوب اکثر خانه‌ها به صورت ویلایی ساخته می‌شدند و با گسترش شهرها از تعداد ویلاها در مراکز شهرها کاسته شد ولی در حومه و شهرک‌های ویلاها به چشم می‌خورند.

اکثر خانه‌های ویلایی شامل حیاط می‌شوند و کاملا مشخص است که اختیار کل خانه به دست صاحبخانه است و اصطلاح «چهاردیواری، اختیاری» دقیقا همین جا است که صدق می‌کند.
در این نوع خانه‌های شخصی، دیگر از شارژ ماهانه، مالکیت داشتن تنها نسبت به قسمتی از خانه، یکسان بودن با همسایگان دیگر و خیلی دیگر از مقررات خواسته یا ناخواسته، خبری نیست و شما می‌توانید آن طور که مایلید و به دور از مقررات خاص در خانه شخصی خود زندگی کنید و فقط کافی است که مقررات محله خود را رعایت کنید.
این دلیل بزرگی است که برخی افراد سکونت در خانه‌های شخصی را بیشتر از واحدهای مسکونی آپارتمانی دوست دارند؛ اما باید در نظر داشت که خانه‌های شخصی به خصوص آنهایی که از متراژ بالایی برخوردار هستند، نیاز به مراقبت و رسیدگی دارند که این امر سبب افزایش عمر بنا و بالعکس کوتاهی در رسیدگی باعث تسریع کاهش عمر بنا می‌شود؛ اما مساله قابل توجه این است که قیمت خانه از قیمت آپارتمان گران‌تر است، حالا خانه در هر منطقه‌ای (شمال، مرکز و جنوب) که واقع شده باشد.

در روند طراحی و ساخت ویلا همچون دیگر پروژه های معماری ابتدا فاز مطالعات انجام می شود که به بررسی اقلیم منطقه، عکسبرداری و تهیه اطلاعاتی از مکان دقیق ساخت و خواسته های مشتری می باشد. بعد از فاز مطالعات به فاز یک که همان ارایه پیش طرح های اولیه معماری به مشتری است می پردازد و در انتها فاز دو که ارایه نقشه های اجرایی است همراه با جزییات اجرا به مجری یا پیمانکاران تسلیم می شود.

در معماری ویلا باید به نکات زیر توجه کرد :

  1. اقلیم منطقه
  2. جهت و شدت وزش باد
  3. زاویه تابش خورشید
  4. نوع بافت شهرسازی(یا بطور کلی ویلاها و خانه های اطراف)
  5. قوانین شهرداری جهت ساخت ویلا
  6. افرادی که قصد استفاده از ویلا را دارند.

در طراحی ویلا سبک های مختلف وجود دارد که می توان به سبک ویلاهای ایتالیایی، ویلاهای مدرن و ویلاهای کارکرد گرا اشاره کرد که هر کدام زیبایی های منحصر به خودشان را دارند.

در این نوع طراحی یکی از عناصر خیلی مهم بحث دکوراسیون داخلی ویلا می باشد که نقش خیلی زیادی در زیبایی ویلا و راحتی افرادی که از ویلا استفاده می کنند را دارد. در ویلاهای دوبلکس یا ویلاهای تریبلکس دکوراتور در کنار طراح معمار از آزادی عمل بیشتری جهت دادن ایده های جدید دکوراسیون برخوردار می باشد اما این به این معنی نیست که در ویلاهای کوچک نمی توان دکورهای زیبا و در عین حال کاربردی ایجاد کرد و این به هنر دکوراتو بستگی دارد

باید بدانیم خلق کردن خانه ای که ویژگی ها و شخصیت ساکنانش را منعکس کند و در عین حال شامل همه ی اجزای یک طراحی خوب و پایبند به سبک طراحی اش باشد ، کار بس دشواری است. در فرآیند طراحی خانه ای ویلایی، افراد رویکرد های متفاوتی را برمی گزینند. گروه اول ، به کتاب های پلان های معماری که حاوی هزاران پلان هستند روی می آورند و به امید پیدا کردن طرح مورد نظرشان شروع به ورق زدن این کتاب ها می کنند. همان طور که تصور می شود ، احتمال اینکه این روند بی نتیجه بماند بسیار زیاد است. گروهع دوم ، افرادی هستند که دوست دارند هرکاری را خودشان انجام دهند. آن ها کاغذ و ابزار و یا نرم افزار های طراحی معماری را تهیه می کنند و به امید رسیدن به یک طرح ایده آل شروع به طراحی می کنند. نتیجه ی این روند،اغلب نقشه است، اما نه نقشه ای مطلوب ( معمارانه ) . این افراد با اینکه معمولا از خواسته و ایده اولیه خود صرف نظر می کنند ، اما همچنان با موارد غیر کاربردی متعددی مواجه هستند. گروه سوم، افرادی هستند که به سازنده های غیر معمار مراجعه می کنند که با آنها در طراحی و ساخت، یا بستن قرارداد با نقشه کش و طراح یا حتی معمار ، همکاری کنند. در این روند اگر در همه ی مراحل قدم های مناسب برداشته شود ، می توان انتظار نتیجه ی خوبی از این مجموعه همکاری داشت . اما اگر سازنده ذوق طراحی نداشته باشد، محصول این روند خانه ای خوش ساخت اما با نقشه ای غیرایده آل خواهد بود .رویکرد چهارم در طراحی خانه با خدمت گرفتن یک معمار یا طراح خانه های مسکونی آغاز می شود و در مرحله ی بعد با طی فرآیند منطقی طراحی خانه ادامه پیدا می کند . به دور از هر گونه تعصب حرفه ای ، به جرات می توان گفت که حاصل این فرآیند ، خانه ای ایدهآل است که به صورت منحصربه فردی برای استفاده کننده، و طبق سبک زندگی وی طراحی شده است.

ویژگی های معماری ویلا:

تمام ویلاها دارای مشخصه های متمایز در معماری بنا هستند. قابل توجه ترین مشخصه آن ها این است که در یک محوطه وسیع و باز ساخته میشوند. همچنین بسیاری از ویلاها دارای یک برجک مرکزی در بنای خود هستند که از تمام قسمت های بنا بلندتر است و به عنوان نقطه کانونی بنای ویلا از آن نام برده می شود. ویلا در قطعه بزرگی از زمین ساخته می شود و اطراف آن مملو از درختان، مناظر زیبا، و آبنماهایی است که در محوطه سازی ویلا طراحی و ساخته می شوند. ناگفته نماندکه محوطه سازی و دکوراسیون خارجی ویلا از اهمیت زیادی بر خوردار است و فضایی که بنای ویلا را احاطه می کند باید دارای زیبایی و جذابیت های بصری زیادی باشد. ویلا ها اغلب دارای بام های شیروانی با پوششی سفالین هستند و در نمای آن از آجر و موزائیک برای زیبا سازی استفاده می کنند.

سبک ویلا:

سبک ویلای شما را عناصر و المنت های استفاده شده در آن تعیین می کنند. بنابراین مهم است از ابتدای ساخت ویلا بدانید چه سبکی را برای ویلای خود می پسندید. زیرا در این صورت می توانید مصالح مناسب و لازم را راحت تر تشخیص دهید و برای خرید آن اقدام کنید. برای مثال ویلایی با سبک کلاسیک دارای نمایی آجرین و درها و کفپوشی چوبی است.

آب و هوا :
آب و هوا و منطقه جغرافيايي كه ويلا در آن ساخته مي شود نقش مهمي در نوع مصالح مناسب براي ويلا و معماري دارد. براي مثال سقف شيرواني و عايق بندي بام بسيار قوي براي ويلاهايي كه در منـــاطق باراني ساخته مي شوند از جمله موارد حياتي و بسيار لازم است. هم چنين ويـلاهايي كه در مناطق بادخيز ساخته مي شوند حتما بايد داراي بادگيرهاي قوي باشند تا صدمه نبينند.

توضیحاتی درباره طراحی ویلا:

در طراحی ویلا ابتدا می بایست تمامی شرایط مکان ویلا همانند زاویه تابش آفتاب, جهت وزش باد, شرایط زمین, محدوده زمین, ویلا های همسایگان, و قوانین ساخت و ساز مورد بررسی قرار گیرند. سپس با بررسی دقیق تر زمین, فرآیند طراحی ویلا آغاز می شود. در این میان می توان طراحی حیاط ویلا و طراحی محوطه ویلا را نیز آغاز نمود. طراحی و ساخت ویلا در شمال کشور با توجه به شرایط اقلیمی خاص منطقه صورت می پذیرد, در واقع نوع معماری و دکوراسیون داخلی ویلا بر اساس موقعیت جغرافیایی تعیین خواهد شد.

در طراحی ویلای دوبلکس, دکوراسیون داخلی ویلا باید به گونه ای باشد تا علاوه بر راحتی, از فضای مازاد طبقات بهره کافی را برد. در واقع دکوراسیون داخلی ویلا نیاز به ذوق و سلیقه طراح معمار را خواهد داشت.

در طراحی ویلا باید تناسب بین فضاهای خارجی و دکوراسیون داخلی ویلا رعایت شود. مجموعه رنگ های به کار برده شده در طراحی ویلا می بایست یک تصویر به هم پیوسته را نمایش دهند. نمای ویلا باید ترکیبی از جزئیات طراحی ویلا, مصالح و متریال ها, مدل های متنوع درب و پنجره و دیگر اجزای تشکیل دهنده باشد تا طراحی آن را زیبا جلوه دهد.

فضای سبز, محوطه ویلا، استخر و در کل طراحی محوطه ویلا نقش بسیار مهمی در زیبایی و راحتی ویلا خواهد داشت. در طراحی ویلا استفاده بهینه از فضای خارجی همانند پارکینگ ها, باغ, فضای سبز و استخر نیز به اندازه ی فضاهای داخلی حائز اهمیت است.

فرایند طراحی خانه (ویلا)

بررسی سایت :

عدم استفاده از فرصت های موجود در سایت نتیجه ای جز یک خانه ی نامانوس با سایت نخواهد داشت . در واقع این خانه ،بی هدف روی زمین قرار گرفته است. عوارض این سهل انگاری اغلب شامل مواردی هم چون از دست دادن زاویه دید های مطلوب ، جیگیری اشتباه نسبت به آفتاب ، اتاق های تاریک ، مقرون به صرفه نبودن خانه از نظر مصرف انرژی و … می شود و در نهایت ، خانه به اندازه ای که می توانست ، چشم نواز به نظر نمی رسد.

پس از مرحله ی برنامه ریزی ، سایت باید تحلیل شود. این تحلیل باید شامل بررسی زاویه ی تابش آفتاب ، بادهای غالب ، توپوگرافی ، عوارض زمین،درختان و گیاهان شاخص ، دسترسی ها ، حدودزمین ، ساختمان های همسایگی ، عقب نشینی ها ، قوانین محدود کننده ی حاکم بر ساخت و ساز در منطقه و هر آنچه که طراحی را تحت تاثیر قرار می دهد ، باشد.

آشنایی با زمین :

گام اول در خلق نقشه ی زمین مورد نظر برای ساخت خانه، که مرجع و راهنمای ما در تمام طول طراحی خواهد بود ، آشنایی کامل با زمین است. باید به صورت مکرر و متناوب زمین را بازدید کرد و در آن قدم زد. باید همسایگی ها را شناخت و راجع به محله تحقیقات لازم را به عمل آورد.
ترسیم نقشه ی زمین :

در این مرحله می توان یک نقشه ی تقریبی از زمین مورد نظر ترسیم کرد و موارد زیر را روی آن مشخص کرد:

  • حدود زمین
  • معابر
  • ساختمان های موجود
  • درخت ها ، گیاهان و بوته ها
  • منابع صدا ی موجد

طراحی فضا های خارجی :

در این مرحله باید تصمیمات مربوط به چگونگی استفاده از فضاهای بیرون خانه را اتخاذ کنیم. فضاهای بیرونی را به عنوان اتاق های بیرونی در نظر می گیریم. برای مثال تاب یا ننوی آویخته بین درختان، یک اتاق استراحت است و میز درون باغ که در فضای باز است و با گیاهان احاطه شده یا با چتری در بالایش حفاظت می شود یک اتاق غذاخوری بیرونی است.با استفاده از دیاگرام های ترسیم شده ی این اتاق ها،فضاهای خارجی . معبر ها را پیش از آنکه سراغ داخل خانه برای طراحی اتاق های داخلی برویم ، طراحی خواهیم کرد.

ترسیم دیاگرام های حبابی برای فضاهای خارجی :

بهتر است طراحی فضاهای خارجی را پیش از طراحی فضاهای داخلی انجام دهیم. باید کاربری فضاهای بیرونی را بدانیم. چگونگی طی مسیر و رسیدن به خانه ، مکان یابی مناظر و دیدهای مناسب و زیبا، مسیر وزش باد های نامطلوب و نسیم مطلوب از موارد حائز اهمیت در این تصمیم گیری هستند.

سازمان بندی و تعامل بین فضاها :

حال باید در نظر بگیریم که به محض ورود به خانه چه نوع فضایی را خواهیم داشت.باید در نظر بگیریم که آیا یک فضای تشریفاتی جداگانه را تجریح می دهیم یا اینکه کلا یک ورودی جداگانه ضرورتی ندارد! دوست داریم هر گاه از فضاهای مختلف به بیرون نگاه می کنیم چه چیزی را ببینیم . مناظر و دیدهای آرام را برای فضاهایی که مخصوص استراحت و لذت بردن از منظره هستند انتخاب می کنیم و در مقابل فضاهایی را که احتیاج به دید و منظر خاصی ندارند را در مکان هایی جا می دهیمن که منظر برجسته ای ندارند. فضاهایی نیز هستند که باید خلوت و به دور از فضاهای خارجی باشند و در عین حال از نور طبیعی بهره مند شوند. منابع صوتی و نسیم های محلی را هم باید در نظر بگیریم.
طراحی حجم :

پیش از ادامه ی طراحی پلان های خانه،باید نگاهی اجمالی به انواع طراحی های خارجی خانه بیاندازیم. انواع سبک خانه ها و به ویژه انواع سبک بام ها باید پیش از تثبیت دیوار های دیاگرام های حبابی فضاهای داخلی در نظر گرفته شوند.

سبک بام ، سبک خانه را مشخص می کند . طراحی بام تاثیر به سزایی در ظاهر خانه دارد. فرم های بام یکی از عناصر مهم بناهای مسکونی هستند و علاوه بر کاربری مهم و اساسی که به عنوان پوشش و سرپناه بودن به عهده دارند، جزئ لاینفک کلیت طراحی ساختمان با استفاده از سبک های تعریف شده و متمایز و الگو های تزئینی و رنگها هستند. آشنایی با انواع فرم ها و سبک های طراحی بام و تاثیراتی که هر کدام می تونند روی طرح کلی خانه داشته باشند ، گام مناسبی در راستای این بخش از طراحی است.

تنوع سبک های بام ، باعث تنوع در شیب بام ها می شود. شیب بام به صورت ضریبی از ارتفاع ، یا به بیانی دیگر نسبتی از ارتفاع عمودی سقف بر فاصله ی افقی داده شده ، تعریف می شود.هیچ سقف مسطحی ، به طور کامل صاف و مسطح نیست. برای هدایت زه کشی در سقف های مسطح معمولا شیب ملایمی در یک جهت به آن داده می شود. اغلب کم هزینه ترین بام طراحی شده برای ساخت، بامی است که ترکیبی از یک نوع بام باشد . برای خانه ای کوچک، چنین ترکیبی ممکن است زیبا به نظر برسد اما اغلب خانه های بزرگ با این روش ترکیبی و بدون ایجاد کوچکترین تغییر و تنوع در بام بسیار حجیم به نظر می رسند. برخی از انواع خانه های مدرن شاید به دنبال همین خطوط سنگین فرم های مکعبی باشند، اما حتی در این حالت نیز داشتن نوعی سایبان روی در ورودی مطلوب است.

جهت قرار گرفتن فضای داخلی پلان مسكونی :

o        فضاهای جنوبی ( خواب ـ غذاخوری ـ تراس ـ پذیرایی )

o        فضاهای مشرقی ( حمام ـ سالن ورزشی )

o        فضاهای مغرب ( پاسیو ـ كتاب خانه ـ هال ـ اتاق بازی )

o        فضاهای شمال غربی ( راه پله ـ انباری )

o        فضاهای شمال شرقی ( آشپزخانه ـ توالت ـ گاراژ ـ ورودی )

o        فضاهای جنوب شرقی ( خواب ـ اتاق بیمار )

o        فضاهای جنوب غربی ( راه پله ـ انباری ـ راهرو )
نکات:
20 درصد اتاق بایستی از شیشه پوشیده شده باشد .
یکی از مهمترین عوامل طراحی نور میباشد و بهترین نور در جنوب بعد شمال و مشرق و بدترین نوع مغرب می باشد .

اندازه و ابعاد فضاها:

5×۳.۵

اتاق خواب والدین

۴×۳.۵

اتاق خواب بچه ها

۴.۵ × ۴

اتاق خواب مستخدم

۲.۵ × ۲.۵ یا ۲.۵ × ۲

حمام

۱.۵ × ۱.۵ یا ۱×۱.۵

 توالت

۴.۵ ×۳.۵ یا ۳.۵×۲.۵

آشپزخانه

اندازه و ابعاد درها:

۲.۸ × ۱.۲

در ورودی ساختمان

۲× ۱ یا ۲.۲ × ۱.۵

در ورودی اتاق خواب

 ۲×۱ یا ۲× ۰.۹

در ورودی حمام و توالت

(OKB (cm :

OKB کلمه ایست که در نقشه های معماری کاربرد دارد و ارتفاع کف زمین تا کف پنجره را نشان میدهد.

OKB یک کلمه آلمانی است و  مخفف  ocoupenci kingstone benchmark می باشد.

اتاق خواب 80 تا 70

اتاق خواب مهمان 80 تا 70

آشپزخانه 120 تا 80

توالت و حمام 200 تا 180

انواع طرح كوچك متوسط بزرگ
حمام ۶ ۸ ۱۰
خواب ۱۴ ۱۷ ۱۹
آشپزخانه ۱۱ ۱۳.۵ ۱۶.۵
غذاخوری ۱۵.۵ ۱۷.۵ ۱۹.۵
پذیرایی ۲۰ ۲۵ 30

تناسب بیرون، درون و نما :

هر نقشه ی داخلی با هر طراحی خارجی خانه نمی تواند به کاربرده شود. به عبارتی درون و بیرون باید هماهنگ باشند. در حالت کلی باید با در دست داشتن پلان شماتیک و در عین تصحیح آن ، طراحی خارجی را نیز مورد بازبینی و بررسی قرار داد.

همه نما و وجوه یک ساختمان مسکونی باید منعکس کننده ی یک تفسیر معمارانه ی واحد باشند. علی رغم این موضوع ، سلسله مراتب عملکردی بین نماها بر اساس مکان، کاربری و میزلن تعامل آن با عابر پیاده وجود دارد. اصول طراحی نما به نمای جلو، عقب و جانبی تقسیم می شوند . نماها باید شامل ترکیبی از جزئیات معماری ، مصالح ، مدل های متنوع در و پنجره و جنبه های دیگر طراحی باشند تا در نهایت طرحی به هم پیوسته و از نظر بصری جذاب را به وجود بیاورند.

معماری چهار وجهی :

در واقع خانه ی خوب طراحی شده هم از درون و هم از بیرون تحسین برانگیز است. بررسی ظاهر و نمای یک ساختمان معمارانه، تاییدی بر طراحی مناسب کلیت طرح است. ئر هنگام طراحی خانه باید اثر ۳۶۰ درجه ای نما را در نظر گرفت . پنجره ها عناصر حیاتی یک خانه هستند که قلمروهای خصوصی و قلمروهای عمومی را به هم مرتبط می کنند.هر پنجره باید هدفی را دنبال کند تا با کلیت طرح هماهنگ باشد . درها نیز عناصر حیاتی یک خانه هستند که نه تنها ارتباط بصری، بلکه ارتباط فیزیکی بین عرصه ی خصوصی و عمومی را امکان پذیر می سازند.در واقع این طراحی معمارانه چهار وجه دارد که موید و مکمل همدیگر هستند . مطمئنا اهمیت همه ی وجوه در یک حد نیست و همچنان نمای روبرو جایگاه خاص خود را دارد. مهمترین وظیفه ی نماهای فرعی تر حمایت از انتقال از وجهی به وجه دیگر است.

مجموعه رنگ های یک ساختمان مسکونی از رنگ های اصلی بدنه و المان های موجود در نما تشکیل شده است.به طور کلی کلیت ترکیب رنگی یک بنا باید یک الگوی به هم پیوسته را منعکس کند.از رنگ های فرعی برای المان های معماری مانند در و پنجره و ستون و … استفاده می کنیم.رنگ فرعی باید ملایم تر یا تیره تر از رنگ بدنه ی اصلی ، رنگ مکمل رنگ بدنه ی اصلی و یا یک رنگ خنثی باشد.
طراحی محوطه :

رابطه ی عمیقی بین مکان هایی که برای زندگی انتخاب می کنیم و سلیقه و طرز فکرمان وجود دارد. این رابطه عمدتا فرهنگی است و ویژگی های شخصی، زمان، تاریخ و ارتباط با مکان، طبیعت و منظر را مجسم می کند. این رابطه ی بین فضای درون و بیرون بیشترین اهمیت را دارد. ایوان ها ، رواق ها ، گل خانه ها و باغچه ها را به منظور انتقال از درون به بیرون استفاده می کنیم. کیفیت فضایی این المان ها روی کیفیت فضای داخلی تاثیر فوق العاده زیادی دارند.

محوطه سازی یک خانه را قاب می کند ، درست مانند یک نقاشی زیبا، برای شاخص کردن ویژگی های مثبت و پنهان کردن لبه های خام آن. حتی از نظر مادی نیز محوطه سازی به ارزش خانه می افزاید. در واقع در طراحی منظر برای خانه هدف گردآوری المان های پراکنده یک منظر برای خلق یک باغ زیباست . عناصر اصلی طراحی منظر عبارتند از : انواع گیاهان ، عوارض زمین ، آبیاری، المان های غیر ارگانیک و نورپردازی. درختان و بوته های بزرگ باعث ایجاد قاب ، صفحه بندی و سایه می شوند . گیاهان کوچکتر و گل ها تنوع در شکل و رنگ به وجود می آورند . سطوح چمن کاری شده در عین ایجاد فضاهای باز بصری ، محوطه های بازی نیز به وجود می آورند . عناصر دست ساز کاربری ها را آسانتر و فضاها را مفیدتر می کنند. عوارض زمین نیز باعث جذابیت و خلق نقاط تمرکز می شوند.

خانه آپارتمانی :

 

آپارتمان یا کاشانه طبق تعریفی که در قانون آپارتمان‌نشینی از آن شده‌است، عبارتست از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که کارکرد مسکونی یا تجاری دارد.

به تعدادی واحد مسکونی که در یک یا چند ساختمان واقع شده و از نظر راه پله، ورودی اصلی و گاهی پارکینگ و حیاط با یکدیگر مشترک هستند بنای آپارتمانی گفته می شود.

معنی آپارتمان :
لغت نامه دهخدا
آپارتمان . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) خانه ای بچندین آشکوب .
آپارتمان
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ فر. ] ( اِ.) 1 – ساختمان ، عمارت . 2 – ساختمان مجزا و مستقل .

فرهنگ لغت عمید
(اسم) [فرانسوی: appartement] [‘āpārt[e]mān] ۱. ساختمانی که معمولاً دارای چندین طبقه است و به واحدهای مجزایی تقسیم …

فرهنگ واژگان مترادف و متضاد
۱. خانه، مسکن، منزل ۲. ساختمان

فرهنگ واژه های فارسی سره
سراچه

دیکشنری فارسی به انگلیسی
apartment, condominium, flat, menage, ménage, rooms, suite, tenement, pad

آپارتمان = duplex
آپارتمان آخرین طبقه = penthouse
آپارتمان بلند = high-rise
آپارتمان کوچک = maisonette
ساختمان آپارتمان = apartment building
طبقه در ساختمان و آپارتمان = floor
کرایه دادن آپارتمان = let
گیاه آپارتمانی =houseplant
ترجمه و معنی اپارتمان در فرهنگ لغت فارسی-عربی

تقسيم , جناح , شقة , غرفة

آپارتمان:
  Apartment   عبارت است ازیك هال و پذیرایی با یک ، دو و یا سه اتاق خواب كه هر كدام دارای دو تخت است . در صورتی كه دواتاقه باشد، معمولاً یك اتاق ( دبل ) ویک اتاق توئین، خواهد داشت .هر آپارتمان یك حمام مشترك دارد و یك آشپزخانه كوچك كه به صورت اپن OPEN می باشد. معمولاً در قسمت پذیرایی به تعداد كافی میز و صندلی ، مبلمان راحتی وجود دارد. سیستمهای صوتی و تصویری در همین بخش قرار می گیرند.
تاریخچه آپارتمان :
مطالعات باستان شناسان نشان مي دهد نخستين برج جهان حدود 11 هزار سال پيش در شهر « اريحا » واقع در کرانه ي باختري رود اردن که اولين شهر باستاني زنده ي دنيا به شمار مي رود، ساخته شده است. پلکان اين برج به گونه اي طراحي شده بود که چشم انداز بالاترين نقطه ي آن، تمامي شهر و تپه هاي مشرف به آن بوده است. البته اين برج نه براي سکونت، بلکه به اعتقاد باستان شناسان به عنوان پلکاني براي رسيدن به بهشت ساخته شده است.
پيش از اين تصور مي شد احداث اين برج و قلعه ي مستحکم اطراف شهر براي حفظ آن در برابر سيلاب ها بوده است؛ عده اي ديگر ساخت آن را اعلام قلمرو توسط ساکنان آن و نشان دهنده ي ثروت و قدرت مردمان اين منطقه مي دانستند تا اين که براي نخستين بار باستان شناسان در سال 2008 ميلادي به بررسي اين برج به عنوان نمادي از فلسفه ي انتظام گيتي پرداختند. آن ها مي گويند اين برج دقيقاً در محلي ساخته شده است که با غروب خورشيد در بلندترين روز سال، سايه ي تپه هاي اطراف نخست روي برج، سپس روي قلعه حافظ شهر و در نهايت بر تمامي شهر مي افتاده است؛ بنابراين مي توان چنين نتيجه گرفت که از نظر اهالي شهر، برج عنصر زميني اتصال به نمادي ماورايي يا بهشتي مانند خورشيد بوده و ساخت آن از اعتقاد به فلسفه ي انتظام گيتي ناشي شده است.
به نظر مي رسد بشر از قديم به دلايل متفاوت به ساختن بناهاي عمودي روي آورده است؛ از جمله اين دلايل مي توان از به نمايش گذاشتن قدرت، ثروت و اقتدار و گراني و کمبود زمين نام برد. در روم باستان مردم بناهايي با طبقات سنگي و چوبي به بلندي يک ساختمان 20 طبقه ساخته اند. در قرون وسطي خانه هاي سه و حتي چهار طبقه وجود داشته است. نخستين مجموعه ي بزرگ مسکوني در سال 1848 ميلادي در فرانسه براي اسکان 400 خانواده ي کارگري ساخته شد.
در اواخر قرن نوزدهم ساختمان هايي جديد و بلندمرتبه با اسکلت فولادي و پنجره هاي بسيار ساخته شد که تحولي عظيم در صنعت ساختمان به حساب مي آمد. اين ساختمان ها که بيشتر توسط شرکت هاي بزرگ و سازمان هاي دولتي و به کاربري اداري ساخته مي شد، « آسمان خراش »  ناميده شدند. در واقع واژه ي « آسمان خراش » از نظر تخصصي براي نخستين بار در مورد ساختمان هاي بلند با اسکلت فولادي و دست کم 10 طبقه به کار گرفته شد که در اواخر قرن نوزدهم، در شهرهاي بزرگ مانند « شيکاگو »، « نيويورک » و « ديترويت » ساخته شدند.
ساخت بلندترين ساختمان تهران در پايان دهه ي بيست و بعد از جنگ جهاني دوم، توسط علي اکبر علمي ناشر در خيابان شاه آباد آغاز شد و بعد از 28 مرداد افتتاح گرديد. اين ساختمان با 14 طبقه و حدود 40 متر ارتفاع بلند ترين ساختمان ايران بود و به جهت آن که در پايان دهه ي 30 يک شرکت تبليغاتي براي تبليغ کالايي بر بالاي آن يک بادکنک بزرگ ( فيل ) به هوا فرستاده بود، معروف بود که بالاي اين ساختمان فيل هوا کرده اند.
در سال 1341 حبيب القانيان، سرمايه دار معروف، ساختمان آلومينيوم را با 14 طبقه به پايان برد. ( دنياي اقتصاد، 90/06/29 ) با نگاهي دقيق به تابلوي سردر ورودي اين ساختمان به سختي مي توان از پشت غبار و جرم گرفتگي، سال ساخت حک شده روي آن را ( 1962 ) تشخيص داد. ( صنعت و کارآفريني، 1386 )

نكات مهم درطراحي فضاي آپارتمان

1-      فضاي ورودي    

عدم تعريف فضايي و معماري ورودي به نحوي كه عموماً درب ورودي در واقع منفذي در دل ديوارباشد نه يك مدخل ورودي و در ورودي طوري باید تعبيه گردد كه در موقع باز شدن درب تمام فضاي نشيمن در معرض ديد قرار نگيرد.

 ومكاني نیز براي كفش كن منظور گردد تا از نفوذ گرد و خاك و بوي كفش  باعث آلودگي محل زندگي نشود. و نيز ايجاد حائل بين بخش ورودي و ساير بخشهاي آپارتمان باعث جلوگيري از انتقال سر و صدا از فضاي بيرون مي‌گردد.

2-      آشپزخانه اپن

قرار داشتن آشپز خانه در مركز ديد منزل و محل رجوع مداوم اهل خانه، و بوي غذاي در حال پخت موجب بروز پر خوري و  چاقي و عوارضي در سيستم گوارش انسان است. و نحوه نصب لوازم واثاث آشپزخانه  به گونه اي باشد  كه حداقل سرو صداباشدوتمام مراحل پخت وپز به صورت سرپايي صورت نگيرد كار ايستاده در آشپز خانه به مدت طولاني موجب بروز عوارض زيادي از قبيل خستگي زود رس در كوتاه مدت وواريس پا درطولاني مدت ميگردد.

3-      نشيمن

عدم وجود حائل مابين دستشويي وحمام وآشپزخانه و ورودي با فضاي نشيمن باعث ايجاد آلودگي هاي بهداشتي ،صوتي، بصري وفرهنگي مي شودونيز نبود چشم انداز مناسب و فضاي باز ازجمله حياط  داراي فضاي سبزواشراف باآپارتمانهاي مقابل كه موجب جلوگيري از آويخته شدن پرده هاي آپارتمان نگردد وعملاً يكي از علل تعبيه پنجره ها اشراف وداشتن چشم انداز فضاي بيرون است .

4-      اتاق خواب

اتاق خواب بخش خصوصي خانه محسوب مي گردد واز ديد طراحي معماري يعني غير منعطف بودن فضاي مزبور ميباشد افراد خانواده هشت ساعت از زمان خود را در آن مكان سپري ميكنند .

5-      سرويسهاي بهداشتي وحمام

آلودگيهاي بهداشتي بدليل وجود حشرات موذي كه نتيجه عدم اجراي دقيق جزئيات معماري واجرايي دربها وپاشنه درب است. به دليل شيوه جديد استحمام كه با دوش وسرپايي صورت مي گيرد (كه يكي از علل آن در نظر گرفتن فضايي كوچك  براي حمام ومناسب نبودن كف حمام جهت استحمام نشسته است)پس از دقايقي زير دوش آب گرم يا ولرم ،رگهاي بدن منبسط شده وخون كمتري به مغزميرسد واين امر باعث خستگي زودرس مي شود.

گازهاي متصاعد شده از فضولات موجود در فضاي سرويسها باعث ايجاد انواع بيماريها در انسان ميگردد به خصوص مواقعي كه سرويسها درست در مقابل آشپزخانه تعبيه شده باشد وسرو صداي ناشي از سيفون آب به راحتي در نشيمن به گوش برسد لذا بهتر است برخلاف شيوه امروزي با تبعيت از سنت فرهنگي ايرانيان دستشويي درپنهاني ترين زاويه منزل ساخته شود.

عوامل اثر گذار فردی، برای خرید یک آپارتمان چیست ؟
نکات بسیاری در خرید آپارتمان مهم و اثر گذار است. اما در این بین عاملی که منجر به خرید آپارتمان جدید می گردد، به حالات روحی فرد یا اعضای خانواده بر می گردد. در این بحث به بررسی عوامل فردیِ اثر گذار در خرید آپارتمان می پردازیم.

۱) سبک زندگی
معنای دقیق سبک زندگی، مربوط به روش و شکل زندگی افراد است و نشان دهنده این است که هر فردی چگونه از ملک خود استفاده می کند و یا اقدام به خرید آپارتمان جدید می کند. در مورد ملک و جهان اطراف خود چگونه می اندیشد. بطور کلی سبک زندگی، با خود پنداری افراد ارتباط مستقیم دارد. تجزیه و تحلیل سبک زندگی در بازاریابی ملک و ساختمان بسیار مهم است. پس با در نظر گرفتن سبک زندگی افراد، در خرید آپارتمان می توان به آنها کمک کرد. برای راهنمایی بیشتر به بررسی چند نکته مهمِ وابسته به سبک زندگی اشاره می کنیم:
۱-۱) افرادی که به سبک زندگی سنتی پایبند هستند بهتر است در زمان خرید آپارتمان به شدت به همسایگان خود توجه داشته باشند.
۱-۲) افرادی که سبک زندگ مدرن را می پسندند، در خرید آپارتمان لوکس با دکوراسیون خاص توجه بیشتری به خرج می دهند.
۱-۳) افرادی که به سبک زندگی خود اهمیت می دهند، بهتر است در زمان خرید آپارتمان به مواردی همچون پارک، مغازه، نانوائی، میدان تره بار، مدرسه، بیمارستان، بالای شهر، پایین شهر و … دقت زیادی داشته باشند.

۲) تلقی ها و برداشت ها
برداشت افراد نسبت به ساختمان و ملک و پدیده های اطراف آن، یکی دیگر از عوامل فردی اثرگذار در خرید آپارتمان است. برداشت و تلقی در واقع، همان واکنشی است که افراد نسبت به افکار و رفتار مثبت و منفی از خود نشان می دهند. این عامل نقش مهمی در ارزیابی گزینه های خرید آپارتمان دارد. به همین دلیل هم بین برداشت های مصرف کنندگان و رفتار خرید آپارتمان ارتباط تنگاتنگی برقرار است. به همین دلیل سازندگان ملک، در یک مجتمع یا شهرک مسکونی در منطقه ای خاص، باید نسبت به برداشت ها و نگرش مردم آگاهی کامل داشته باشند تا بروز برداشت های منفی نسبت به مجتمع جلوگیری نمایند. برای مثال ساخت برج مسکونی بلند در منطقه ای که بافت خانه های ویلایی دارد، منجر به بروز عکس العمل منفی بین ساکنان آن منطقه خواهد شد و سبب خواهد شد که خرید آپارتمان در آن منطقه، تحت تاثیر موج منفی ساکنان آن منطقه قرار گیرند.

۳) شخصیت
شخصیت هر فرد و واکنش های شخصیتی او نسبت به خرید آپارتمان تاثیرات خاصی را در برخواهد داشت. در توضیح مبحث شخصیت می توان اشاره کرد که مطالعه شخصیت بشر، موجب شده که مکاتب گوناگون روان شناختی به وجود آید. هریک از شخصیت هایی با عنوان: خجالتی، متکی به نفس، مهاجم، پویا، درون گرا، صمیمی و… عکس العمل های متفاوتی را در هنگام خرید آپارتمان از خود نشان می دهند. در خصوص توضیح مبحث شخصیت افراد همین بس که هرکدام، ادراکات متفاوتی نسبت به خرید آپارتمان جدیدِ خود خواهند داشت. که می توان بازتاب شخصیت هر کسی را در نحوه پوشش، انتخاب اتومبیل و حتی در خرید آپارتمان مشاهده کرد. برای مثال می توان گفت که افراد خجالتی در خرید آپارتمان خود سلیقه و علاقمندی خاصی دارند، یا افراد پویا در انتخاب محل زندگی خود بسیار حساس هستند.

نکات مهم در طراحی آپارتمان :

نورها:

معمولا در ایران بهترین نور ،نور جنوب است که هم آفتابگیر است فلذا در روحیه افراد خانه تاثیر مثبت زیادی داشته (بویژه در زمستان – از نظر بهداشتی و میکرب کشی فضا و یا تاثیر در عدم ابتلا به پوکی استخوان و غیره هم که همه اطلاع دارند .البته باید در مقدار نور از طریق سطح و یا تعداد پنجره و یا OKB پنجره ها (okb =مارشو) ویا از مقدار کنسول جلوی ان کاملا حساب شده عمل کرد. ولی به هر حال چون امروزه ثابت شده است که یکی از مهمتر ین عوامل افسردگی ها کمبود نور آفتاب است باید فضاهائی که بیشتر وقت روزانه را درآن بسر میبریم را از این نور حداکثر استفاده را کرد(مثل هال و پذیرائی و آشپزخانه در منازل مختلف دیده ایدکه اگر ساختمان و بو یژه هال و آشپزخانه از نور کافی ومثبت وخوبی برخوردار نباشد انسان دلش میگیرد و سعی میکند از خونه بزند بیرون . ولی اگر تا آخرین لحظات غروب آفتاب نور فضاهای اصلی تامین باشد  احساس نشاط کرده و فضا ی خونه حالت جذاب داشته و… اگر عرض زمین و طرح اجازه بدهد که هال و آشپزخانه و حداقل یکی ازاتاق خوابها آفتابگیر بوده واز نور جنوب تغذیه شود (البته اگه باز طرح اجازه بدهد که تعداد خوابها ی بیشتری ازنور جنوب تامین شوند بهتر است) بسیار جالب خواهد بود چون اون زمان  اتاق خواب جنبه اتاق زمستانی راخواهد داشت و باز اگر ما بتونیم (در کنار رعایت خصوصی بودن خوابها) حداقل یکی از خوابها را هم از نور شمال ( که عملا زمستان وتابستان آفتاب نداشته ونور ملایم وخنکی رادارد) تامین نور کنیم (به عنوان خواب تابستانی)جالبتر خواهد بود واگر تعداد خوابها بیش از 2 تا باشه آنها را  بین این 2 نور تقسیم جا کنیم -(شمال وجنوب)- به هر حال تجربه  نشان داده که بویژه در مناطق سرد تا مناطق معتدل (از نظر گرم یا سردبودن منطقه) اینطور بهتر است ، هرچند در مناطق گرم ایرا ن شاید قضیه بر عکس باشد و آنجا ها باید حداکثر استفاده را از نور شمال کرد.
نور شرق هم چون فقط ابتدای روز و بویژه سر صبح از تابش آفتاب برخوردار است بعد از نور جنوب باید مورد تفکر در طرح قرار بگیرد و بنظر برای اتاق خواب ها بهتر است- (البته در مورد زمینهای شرقی یا غربی اهمیت ان با نور جنوب برابری خواهد کرد) نور غرب هم که بدترین نور در طراحی است ویا نباید از ان استفاده کرد ویا باید فضاهای کم اهمیت تر را با ان تغذیه کرد  ضمنا:
اهمیت نور ها را در طرحی که در آن پاسیو گذاشته اید را هم در نظر بگیرید منظور اینست که اگر فضائی که بیشتر بخاطر آن فضا از پاسیو استفاده کرده اید اگر از سمت شمال پاسیو نور بگیرد( یعنی عملا باز هم از بالا ونور جنوب یا همان آفتاب به آن برسد) بهتر خواهد بود  اگر چه امروزه خیلی از مهندسین برای مستقل بودن هر طبقه و آرامش بهتر هر طبقه و دلایل امنیتی و دلایل دیگری معتقدند اگر طرح اجازه بدهد که از پاسیو استفاده نکنیم بهتر است.
در مورد ساختمان هائی که مجبوریم برای تامین نور از حیاط خلوت استفاده کنیم (بویژه بناهای شمالی که حیاط خلوت اجباری هم است (عرض حیاط خلوط تاثیر بیشتری از طول ان دارد هرچند که مطابق قوانین هرچه تعداد طبقات بیشتر میشود عرض انهم ( و بواقع مساحت آن) بیشتر خواهد شد . ولی یادتان باشد که در قضیه حیاط خلوت هم باز نور شمال – یا شمال وشرق- یا نور شمال وشرق وغرب – ایجاد خواهد شد که باز باید روی تامین نور اتاق خوابها یا سایر فضاهای اطراف حیاط خلوت دقت کافی کرد .
البته اگر میشد در شهر های جدید – تفکیک اراضی و نقشه های شهری را طوری چیدمان کرد که بر نبش خیابان به جای اینکه با شمال عمود باشد زاویه ای در حد ۳۰درجه با شمال (و به سمت شرق ) بسازد بسیار بهتر می بود زیرا در نبشهای آزاد بنا میشد همزمان از دو نور استفاده کرد مثلا در سمت جنوب به جای استفاده از نور جنوب میشد همزمان از شرق وجنوب استفاده کردو یاسمت شمال همزمان از نور شرق وشمال استفاده کند(وکمی آفتابگیر شود) – میدانیم که در نیمکره شمال کره زمین وبالای خط استوا برعکس نیمکره زیر خط استوا- (مثل ایران) سمت شمال هیچگاه آفتاب نمیگیرد و شمال در عین حال که نور ملایم وخوبی دارد ولی چون افتاب نمیگیرد همیشه خنک تر است.
نهایتا :
مسئله اینست که علی رغم تکنولوژی پیشرفته وتامین نور بوسیله نور های جالب مصنوعی هیچگاه هیچکدام از نورهای مصنوعی جای نور طبیعی را نخواهد گرفت و فضا هافقط وفقط بوسیله نور های طبیعی( و بویژه نور آفتاب= جنوب) جان میگیرند- پس یکی از پارامترهای مهم طرح ونقشه خوب مانور دادن درست روی نور های طبیعی در طرح بوده که دراین راستا باید به چشم انداز فضای بیرون از پنجره ها ( بخصوص سمت جنوب) با توجه با طول وعرض پنجره وتعداد ان و OKBان ها هم کار کرد .

ابعاد فضا ها – ضخامت دیوارها :
شاید مهمترین عامل فیزیکی که طراح باید از ان اطلاعات کافی داشته باشد تا بتواند طرحی قوی ومحکم ارائه دهد تا سایر عوامل اجرای بنا مجبور نشوند طرح او را دستکاری کنند دانستن مسئله ابعاد پس از اجرای سازه – و ابعاد کافی برای هر فضا باشد پس:
معمولا چون اکثر طرحهای مسکونی امروز بصورت اسکلت فلزی اجرا میشوند باید گفت: ضخامت دیوارهای بیرونی( شمال – جنوب- شرق – غرب)اکثرا با مصالح جدید20سانت در نظر گرفته شوند مناسب است- (البته تجربه نشان داده اگر عرض زمین 12متر وبالاتر باشد -بهتر است دیوارهای دو طرف رو 25سانت واگر عرض زمین ز یر 12متر باشد بهتر است 20 س بزنیم ( تجربه ای بسیار جالب که علتش رو نمیشه خیلی دقیق و علمی توضیح داد؟! ) که البته در این 20 یا 25 س درز انقطاع هم است ) و ضخامت تمام شده دیوارهاب داخلی باز با مصالح جدید 10س کافی است( البته دیوارهای سرو یس رو 15 س بزنید  ودیوارهای دور اتاق پله رو هم بزنید 15 س وبرای بناهای با طبقات  زیاد وبادبندهای کلفت برای پرشدن تیر پاگرد و تیر شمشیری پله بزنید دیوار های دور پله هارو بزنین 20س و البته اگه دیواری داخلی که در بالا گفتم 10س اگه وسطش ستونی بود -اونو هم بزنین 15س) – و (البته در بناهای اسکلت آجری دیوار حمال 35س و پارتیشن 15س)
خوب در مورد ابعاد فضا ها ما یک حداقل خواهیم داشت ویک حداکثر:
چون معمولا حداقل ابعاد فضا در طراحی بیشتر اهمیت دارد ( چون اگر درطراحی – فضاهااز حد اقل ها بزند پایین طرح خراب میشود!)در اینجا سعی میکنم ابتدا حداقل ابعاد مناسب هر فضا را بگو یم تا بعدا اگر زمین وطول وعرض ان ( بخصوص عرض زمین ) بزرگ باشد- فلذا دست طراح باز باشد و بتواند فضای بزرگتر ومناسبتری در نظر بگیرد خود به خود طراح با حداکثر مفید ابعاد هم اشنا خواهد شد( اینکه میگوییم حداکثر منظور اینست که طوری مانور دهیم که فضای پرت و تلف شده هم ایجاد نکنیم و فضاهای اضافی را همیشه به فضاهای پر اهمیت تر بدهیم –

به هر حال:اول باید بدانید که امروزه با توجه به کوچک تر شدن فضاهای مسکونی وهمچنین با توجه به بیشتر شدن فضاهای آپارتمانی- ما حداقل – حداقل باید این نوع فضاهارادر طرح داشته باشیم:

1- فضاهای غیر مشاع شامل:
خواب- آشپزخانه – هال و پذیرائی – توالت وحمام – تراس-

2- فضاهای مشاع:
ورودی یا اتاق پله – بعضا آسانسور- پاسیو (نه همیشه ) – داکتها-

مبحث حداقل ابعاد فضا ها :

فضاها را به دو دسته خصوصی – وعمومی تقسیم کنیم بدین معنی که ورودی و هال وپذیرائی و آشپزخانه و احیانا توالت -فضای عمومی(که هم مهمان از ان استفاده کند وهم افراد خود خانه) است و سپس اتاقهای خواب و نشیمن و حمام و (گاها توالت دوم ) فضای خصوصی اند- حالا باید معمولا فضاهای عمومی در ابتدا ونزدیک به ورودی باشند(بخصوص هال و پذیرائی) – وبعد از ان هم فضاهای خصوصی طوری چیده شوند ( بخصوص اتاق خوابها ) که اولا مهمان دید زیاد ومزاحمت برای انها نداشته باشد وثانیا ازنور طبیعی بیرون بخوبی استفاده کنند- و ضمنا درب انها از داخل راهرو یا کریدر ها باز شوند – – ورودی یا همان اتاق پله و سپس آسانسور هم باید در زمینهای غیر پیلوت دار ( البته در مواقعی اندک هم در پیلوت دارها ) باید در نبش ورودی زمین قرار گیرند ( ودر پیلوت دار ها هم معمولا در داخل طرح وبنا) که بنظر بنده علی رغم مقررات بهتر است برای حتی 3طبقه هم آسانسور در نظر گرفت – ( یاد خاطره ای افتادم که به هر حال بافرهنگ مهمان نوازی ما ایرانی ها شاید مطلب قابل توجه ای باشد: دوستی میگفت من در طبقه سوم آپارتمانی زندگی میکنم که آسانسور ندارد- حسرت اینکه پدر ومادر پیرم را برای شام یا نهاری به منزلم دعوت کنم به دلم مانده چون هر دوشان آرتروز دارند و از خو نه من هم بشدت منزجر (با وجود 32پله ) – ضمنا حتما میدونید که در ساختمانهائی که آسانسور دارند طبقه آخر ( پنت هو یس) بهترین و گرانترین طبقه محسوب میشود و بر عکس هم اگه اسانسور نباشد ارزان ترین طبقه؟!- ضمنا بهتر است آسانسور در کنار پلکان طراحی شود ( حتی در پلکان 3طرفه ) و نه در داخل چشم پله گو اینکه قانون بیمه و آتش نشانی آسانسور های داخل چشم پله را تایید نمیکند

ابعاد اسانسور هم که براساس تعداد نفر ( یا برای حمل بار ) محاسبه میشود ولی اگر هر آسانسور را از حداقل ابعاد استاندارد آن که در جداول آمده کمی بزرگتر بگیریم مطمئنا بهتر است

حداقل ابعاد یک آسانسور کوچک (کوچکترین) 120*120س و بسته به تعداد واحدها باید ابعاد آن بالاتر برود

در مورد عرض حداقل پله ها یعنی عرض هر بازو ی پله هم حداقل حداقل مفید ان 110س که البته این عرض معمولا براساس تعداد طبقات و واحدها بزرگتر خواهد شد ولی حداقل حداقل 110س تا 115 س ( البته اگر خیلی محدودیت فضا نباشد بهتر است برای آپارتمانها انرا 1.20 گرفت وضخامت اجرای نرده رو هم باید به هر حال مد نظر داشت بخصوص اگه روی کف پله بخواد نصب بشه ) و چشم پله ( پله 2طرفه ) حداقل مفید25س  عرض پاگردها حداقل حداقل 110 تا 115 س و البته پاگر د اخری یا همان کف بالا 115 تا 125س طول اتاق پله دو طرفه ( پله با 2 بازو)هم حداقل حداقل نباید از 4.4متر کمتر گرفت ولی حداقل نرمالتر ومفیدتر ان همان 450 (پلکان دو طرفه)

گفتیم آشنا بودن با حداقل ابعاد مفید هر فضا بخصوص در طراحی های فعلی که اکثرا بناها کنسرو شده هستند؟! واجبتر است پس:

حداقل مفیدعرض اتاقها 3متر- یعنی حداقل مفید عرض وطول اتاقها و بخصوص خوابها 3*3متر -اگرچه اتاق3*4(بدون ابعاد کمد) اتاق نرمالی است ولی کمترین عرض مفید همان 3 متر و کوچکترین خواب 3* 3 متر ولی در مواقع کوچکتر وبحرانی تر با حداقل عرض 2.5 تا 2.2 مترهم میشود کار کرد-ضمنا همیشه سعی کنید همه فضا های اصلی و نشیمنی بخصوص خواب – کمد و یا گنجه باعرض حداقل 50س داشته باشد(اگر همه اتاقهای اصلی را کمد دار کنیم دیگر نیاز به فضایی به عنوان انباری داخلی نیست – والبته بخشی از فضای کمد را میتوان اگر لازم بود برای محل های کانالهای کولر در نظر گرفت(هرچند که با تاسیسات جدید کم کم کولر های قدیمی هم از رده خارج میشوند- به هر حال حداقل کمد 50س و حداکثر مفیدان 1متر)- ضمنا معمولا شنیده اید که واحدها را براساس تعداد اتاق خواب نام میبرند: مثلا 2 خوابه یا 3 خوابه – بنظر بنده اگر به فکر اینده افراد صاحب طرح باشیم و معمولا برای هر بچه یک اتاق خواب جدا ( بخصوص اونائی که هم پسر دارند وهم دختر وبعد که بزرگ میشوند دوست دارند مستقل تر باشند) وبرای والدین هم یک خواب جدا در نظر گرفت بسیار بهتر است ( من خودم بارها دیده ام که در ابتدای زندگی ها افراد به 2 خواب در طرح بسنده دارند ولی بعدا که بچه ها بزرگ شده و امروزه هم روحیه افراد بسمتی میرود که دوست دارند در عین باهم بودن به هر حال مستقل باشند و برای خود فضای اختصاصی داشته باشند ( که این قضیه در مثلا درس خواندن و تحصیل آنها هم تاثیر بسزائی دارد و بخصوص با توجه به اینکه سن ازدواج ها بالا رفته و در بسیاری از مواقع بچه ها تا 30یا حتی 40سالگی هم با والدینشان زندگی میکنند) به هرحال اون موقع قضیه براشون مهم میشه

زمانی با مخاطبانی روبرو میشویم که خیلی تاکید دارند که اتاقها رو فرش خور بگیرین  ( مثلا 3*4 یا 2.5*3.5 وغیره ) البته خوشبختانه حالا با انواع متنوع فرش وموکت و پارکت و …… فکر میکنم این مسئله دیگه خیلی مشتری نداره هر چند که هنوز در شهر هایی که خیلی ها هنوز خوشبختانه سنتی زندگی میکنند و فرشهای دستبافشون رو هم دلشون نمیاد که رد کنند- هنوز گاها اگه بخوان خونه ای را تماما برای خودشون بسازند وبه فکر اجاره دادنش نباشند – هنوز اینجور چیزهارو در نظر میگیرند .

پس  طراحی  شد دو قسمت :

1- طراحی برای بساز بفروشها واجاره بگیرها و آپارتمان فروشها و برج سازها و … !

2- طراحی برای زندگی دائمی در طرح اونم برای افراد ی که خونه رو فقط برای زندگی و راحتی خود و نهایتا در آینده وبرای بچه هاشون میخوان ؟!

( برای همینه که میگن طراحی خیلی به فرمول نمیاد)

در مورد حداقل عرض آشپزخانه هم مثل اتاقها 3متر و نهایتا در مواقع بحرانی (خیلی بحرانی؟! ) 2.20 تا 2.5متر ولی کلا آشپزخانه چون در زندگی های امروزی نقش مهمی یافته وبعضا با عجول شدن مردم کار اتاق نشیمن واتاق حتی پذیرائی و نهارخوری راهم گاها به عهده دارد.

باید روی فضای بیشتر و دل نشین شدن آشپزخانه ورنگ وچشم انداز ان خیلی وسواس به خرج داد و نیز روی حداکثر شدن قسمت دیوار هایی از آن که بیشتر ین جا برای کابینتها و وسایل جدید امروزی را داشته باشد  ونیز محل درست لباس شوئی و اجاق گاز و هود و فریزر و یخچال  و ظرفشوئی

حداقل عرض هال و پذیرائی 3.5متر ( وباز در مواقع بحرانی 3متر) و طول آن هم طوری باشد که دالان مانند نشود ولی به هر حال  هال وپذیرائی هر چه بزرگتر بشود بهتر است ولی  بهتر است که -طول ان نسبت به عرض ان جوری اعمال شود که مستطیل شکل دیده شود تا اینکه بخواهد مربع شکل بشود زیرا اینطوری هم خودش را بزرگتر نشان میدهد وهم تکیه گاه نشیمنی آن بیشتر خواهد بود  ضمنا باید سعی کنیم هال در گوشه ای از طرح طوری قرار بگیرد که رفت وآمد از یک کنار آن انجام بگیرد یعنی مثلا در کنج قرار بگیرد تا حداکثر استفاده نشیمنی از آن بشود( ومثل هال نقشه های قدیمی وسط نباشد تا اونقدر درب داخلش باز بشود و فقط جنبه رفت وآمد پیدا کند  )

و یادتان باشد بجای اتاقهای خواب بزرگتر اگر اونا رو کوچکتر گرفت ولی در عوض تعداد اونا رو بیشتر کرد بهتر است ( معمولا)  و ضمنااگه همه فضاهای اضافی و پرت رو گرفته واونارو به هال وپذیرائی بدیم بهتر است

نکته: اگه کسی بخواد مدرن کار کنه باید روی محل شومینه و دکورها و … بحث کرد وبه نتیجه معقول رسید واونو در محل خودش طرح کرد ؟! مثلا شومینه گوشه دنج و نشیمن هال و دکور در محلی که بیشترین دید برای مهمان و استفاده او را داشته باشد و احیانا برای هال های بزرگ و مجلل قسمتی از انتهای بی رفت و آمد و در عین حال نزدیک به محل نشستن مهمان برای دنس در نظر گرفته میشود .

سعی کنید برای هر طبقه (یا هرواحد) تراس مستقل و با حداقل – حداقل عرض ۱متر درنظر بگیرید ( وعرض بیشتر تا 1.5متر) تا هم محلی باشد برای هوا خوری در تابستان ویا رخت خشک کردن؟! ویا ایجاد سایه بان برای طبقه پائین تر و یا حمام آفتاب (بخصوص اگه محفوظ طراحی بشه)؟!

دیوارهای خارجی متصل به زمین همسایه (معمولا شرق وغرب) رو 25س بزنید (تا خودبخود درز انقطاع هم تو جوفش در بیاد) و دیوارهای داخلی ( و احیانا دیوار جنوب که متصل به نور آفتاب است ) رو 10س ( با مصالح جدید 10والا آجر های معمولی قدیمی با اندود همون 15س) البته دیوارهای اصلی دو طرف پله ها رو 15 تا 20س بزنید (چون یکطرف اونها اختلاف سطح هم دارد)

سنگ اپن آشپزخانه حداقل 40س فضا میخواد- کف پله هارو30س( ودر مواقع بحرانی 27 تا30) و ارتفاع پله ها 18تا 20س ( البته با استا وبناهائی که فعلا کار میکنن بارها شده اونو 18گرفتیم ولی اونو 20 ویا بالاتر در اوردن ؟؟؟ وبرای همین اگه برای پیلوت ها بزنیم = 15پله در ارتفاع 18 س که بشه 270 س از کف تا کف خوبه وبرای طبقات بزنیم 18 پله در 18 س که بشه از کفتا کف 324س )ولی به هر حال تعداد اونها ( پله ها ) هم براساس ارتفاع از کف تا کف کف تمام شده باید محاسبه شود – پس نتیجه میگیریم = که ابعاد داخلی اتاق پله باید عملا براساس تعداد پله ها و کف پله در نظر گرفته و طرح شود-( اتاق پله های با سه بازو حداقل حداقل ابعاد 305س در 305س را میطلبد) ( و برای طول لازم پلکان دوطرفه = پاگردها هر کدام حداقل حداقل 110س و کف پله ها هم 27 تا 30س وتعداد پله ها هم براساس- ارتفاع پله ها بین 18تا20س برای هر تک پله باید محاسبه شود )

چاهک کف آسانسور حداقل 120تا 130س- واتاق موتور ان در بام از کف تا کف حداقل 220س(البته اگر با اتاق خرپشته هم ارتفاع بگیریم هم خوب است (حداقل از کف تاکف 240س-) ضمنا موقع طرح چاهک دقت کنین که اگر قرار باشد چاهک با پی نواری زیرش در تداخل باشد یا باید جای اون رو عوض کنیم ویا مقدار تداخل رو به حداقل برسونیم ( حداقل تا 25س میشه تحمل کرد) و یا جوری نقشه بکشیم وکد گذاری و پله گذاری کنیم که مثلا فقط کف طبقه پیلوت ( که قرار است درب اسانسور باز بشود واز اولین کف بریم داخل ان ) خلاصه اون کف رو دو پله جلو درب بزاریم تا کف آسانسور مقداری بیاد بالا و نتیجتا ارتفاع چاهک جوری میزان بشه که با سطح پی نواری تداخل نکنه ؟!

حداقل حداقل عرض توالت 1.10 متر وحداقل طول ان حدودا 110س تا120س ( اگه سنگ دستشوئی داخلش نباشه) والا برای توالت و دستشوئی سرهم حداقل حداقل 1.10 * 1.80 س وحداقل عرض حمام (بدون رختکن جداگانه) 1.10 تا 1.20 و نهایتا 1.30 و حداقل طول اون هم همینطور ولی اگر رختکن جدا از حمام بخواهیم حداقل عرض اون رختکن 100س ( یادتان باشد داریم حداقل حداقل ها رو میگیم ) درب توالت رو هم باید به داخل باز کرد وحداقل درب 70س برای سرویس از درب با آستانه استفاده کرد باید سعی کنیم که در کنار توالت ایرانی از توالت فرنگی هم استفاده کنیم چون مطمئنا برای روزهای مریضی وپیری و رفتار و سبک جدید زندگی واجب است . و باید فضائی هم برای آن در نظر گرفت (50*۱20 س )

در صورتی کهحمام وتوالت در یک مکان قرار بگیرد ، در این حالت ابعاد حداقل آن 2.9 در 2.9 متر واگر مستطیلی طرح بشه حداقل 1.30 در 3.3 متر و در این حالتها مثلا ابتدای ورودبه فضا -سنگ دستشوئی- ووسط سنگ توالت وکنار آن توالت فرنگی (البته جای این دوتا رو میشه جابجا کرد ) و انتها هم محل رختکن وسپس دوش – باور کنید یکی از چیزهائی که در جهت ایجاد آسایش وآرامش و لذت از زندگی در خانه داردکاربرد پیدا میکند همین وان است . که اگه بخواد وان داشته باشیم بهتر است برای محل ان حداقل 1.8متر طول و 90س عرض بگیریم .

عرض حداقل راهرو ی بین خوابها هم 1متر ولی راهروهای اصلی حداقل 1.2 متر اگه بخواین پاسیو طراحی کنید باز حداقل حداقل عرض اون حدودا 90س(گفتیم حداقل حداقل ) اگر طرح اجازه بده تا جایی که میشه از طرح پاسیو خودداری کرد بهتره.  البته در آپارتمانها که از پاسیو اگه بخواد استفاده بشه باید حداقل حداقل ابعاد 2*2 متر داشته باشد (ساختمانهای جدید وچندین طبقه) حداقل حداقل عرض برای داکت کنار سرویس 30س و علی رغم اینکه جدیدا اونو طرح نمیکنن و توالت وحمام رو از طریق هواکش تهویه میکنن ولی اگر طرح بشه بهتره چون کاربردها وکمک زیادی به بنا میکند  مثلا محل تاسیساتی نظیر لوله ها وهواکشها ونظایر اون میشه ویا محلی برای دسترسی به تاسیساتی که ذکر شد وتعویض یا تعمیر اونها و خلاصه برای نور و تهویه بهتر سرو یس و…

حداکثر ( حداکثر مفید ) ابعاد فضا ها :

بنظر اگه به همه اعداد وابعادی که برای حداقل گفته شد 50 تا 120 س اضافه کنید خوب باشه یعنی روی ابعاد گفته شده در بالا بین 50 تا 120 س مانور بدهیم ، ضمنا هال بعد از تامین سایر فضاهای لازم هرچه بزرگتر بهتر است ، البته مشخصه که اگه زمین ونهایتا بنا بزرگ باشه (یعنی براساس خواسته بخواهیم زیربنائی بزرگ طراحی کنیم ) اونوقت دستمان باز است که روی ابعاد فضا ها حسابی مانور دهیم ولی به هرحال باز هم باید سعی کنیم ابعاد حداکثر رو هم طوری بگیریم که اولا فضای پرت وتلف شده ایجاد نکنیم ثانیا مسئله تامین انرژی سرمایشی و گرمایشی مفید و عدم اتلاف انرژی رو هم مد نظر داشته باشیم  و یا خواسته کار فرما رو برای بزرگتر شدن ابعاد تامین کنیم  غیر از موارد استثنائی و یا طراحی برای کارفرمای متمکن بنظر باید با توجه به وضعیت اقتصاد درآینده و انرژی در آینده باید عامه مردم را به طراحی پاک ( پراستحکام – ایده آل – کوچک ) عادت بدهیم که در فضاهای کوچک ودر عین حال زیبا ودلنشین و مقاوم زندگی کنند — والبته توصیه  اینست که همیشه با ابعاد حداقل و حداکثر وسایل و مبلمان هر فضا آشنا بشین ( کتابهای نو یفرت معماری) و براساس اونها طراحی کنید  البته این حداقلها و حداکثر ها رو که اشاره کردیم بر اساس حداقل ابعاد وسایل و ملزومات بود و لی باز توصیه میکنیم:

همیشه در طرحهای حتی کوچک و محدود هم به اون حداقل هائی که در بالا گفتیم 20 تا30 سانتی اضافه کنید یعنی اون حداقل هائی رو که دربالا گفته شد برای مواقع بحرانی و بسیار کوچک و محدود بگیرید و در مواقعی که ابعاد زمین بزرگتر است (لااقل عرض زمین که مهمتر است در طراحی) خلاصه در مواقع بزرگتر بودن طرح یا از همان حداکثرها استفاده کنید یا لااقل از میانگین آنها واصولا طراحی هم یعنی همین کار کردن ومانور دادن با ابعاد فضا ها و چیدمان مناسب اونها و بالا وپائین کردن اونها)